
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در روز ولادت پیامبر(ص)
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز سهشنبه ۱۳ آبان مصادف با هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) ساعت ۱۰:۳۰ صبح به صورت تلویزیونی سخنرانی خواهند کرد. به گزارش ایرنا، این سخنرانی به صورت زنده از شبکه یک سیما، شبکه خبر و رادیو ایران پخش خواهد شد.

ولادت باسعادت رسول اکرم (ص) و ولادت امام جعفر صادق(ع) را تبریک میگوییم
یادداشتها و گفتارهای «ایران» درباره پیامبر اسلام (ص) در صفحات 1 ، 14و 20 بخوانید

میلاد عدالت و اندیشه
محمدتقی فاضل میبدی
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
ناگهان آمد ز حق شمع رسل دولت انا فتحنا زد دهل ازدرمها نام شاهان پرکنند نام احمد تا ابد بر زر زنند
(مولوی)
از چه جهت میلاد پیامبر(ص) را میلاد اندیشه باید گفت؟ زیرا پیامبران سمبل خرد کمال یافته آدمیان هستند و به تعبیر متکلمین رسولان الهی در مقام عقل کل نشستهاند و از دیگرسو به فرموده امام علی(ع): «یکی از علل بعثت پیامبران برانگیختن عقول خفته آدمیان است». میلاد پیامبر اسلام (ص) در روزگار و محیطی صورت گرفت که سراسر آن محیط و آن روزگار را جور و جهالت و خشونت و عداوت فراگرفته بود. آتش جنگ میان قبایل خاموش نمیگشت مگر در چهار ماهی که توافق کرده بودند به عنوان ماههای حرام جنگ را فرو گذارند. گرانبهاترین چیزی که وجود خورشید گونه پیامبر در آن محیط به تماشا گذاشت اخلاق، اندیشه و عدالت بود؛ سه واژهای که مردم با آن بیگانه بودند. در نگاه قرآن و تعالیم پیامبر عقل و وحی دو مقوله تفکیک ناپذیرند و این دو در کنار هم معنا میدهند. به همان میزان که نهاد وحی قداستپذیر است نهاد عقل نیز به عنوان پیامبر باطن از قداست برخوردار است. بر این اساس ولادت پیامبر اسلام یعنی زایش دوباره خرد در میان آدمیان خرد ازدست داده و یا از خرد گریخته که جز تعصب و تقلید از گذشتگان یا صاحبان قدرت راهی را برای حقیقت نمیشناختند.
مورخان تاریخ دقیق ولادت پیامبر اکرم را مشخص نکردهاند؛ چرا که جزئیات این ولادت مبارک چندان روشن نیست و از جمله مسائلی است که نمیتوان به طور قطع درباره آن پاسخ داد. اما آنچه مورخان و سیرهنگاران در ولادت نبی اکرم اسلام مورد اهتمام قرار دادهاند شناخت محیطی است که آن حضرت در آنجا تولد یافت وپس از چهل سال در آن محیط مبعوث به رسالت شد. حضرت علی(ع) در یکی از خطابههای خود شرایط زندگی و محیط عربستان پیش از بعثت را چنین بازگو میکند: «خدا، محمد(ص) را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفته بودند بیم دهد. و او را امین دستورهای خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرب بدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی میکردید. (نهج البلاغه، خطبه 26) پیامبر اسلام سالهای پیش از بعثت خود، تماشاگر و گاه نقاد چنین محیطی بود و آداب و رسوم مردم را دور از تعقل و خرد میدید. این محیط و شرایط همواره او را رنج میداد و هر جا قراردادی به نفع محرومان میدید درآن شرکت میکرد. نمونه آن قرارداد «حلف الفصول» است که در دفاع ازحقوق کسانی بود که خارج از قبایل بودند و حقوق آنان مورد تجاوز واقع میشد. او منشأ تمام بیاخلاقی، فساد اعتقادی، فاصله طبقاتی، غارتگری و خشونتهای میان مردم را جهالت و خفتگی اندیشه میدید. لذا هیچ بزرگی در تاریخ بیداری آدمیان همانند پیامبر اسلام(ص) و هیچ کتابی مانند قرآن، انسانها را دعوت به تعقل نکرده است. حضرت محمد(ص) برای پرورش عقول آدمیان، در زمان نزول وحی، تمام یاران را و حتی مخالفین فکری خود را به مشورت دعوت میکرد و به آرای آنان ارج میگذاشت. ارجگذاری پیامبر اسلام به گوهر اندیشه تا آنجاست که فرمود: «تمام خوبیها با عقل فهمیده میشود و کسی که از نعمت عقل برخوردار نیست، از داشتن دین، نیز محروم است.» شگفت اینکه عقل و عقلانیت در فرهنگ پیامبر تنها به معنای فهمیدن نیست، حضرت فرمود: «رأس العقل بعد الایمان بالله مداره الناس» یعنی اساس و بنیان عقل بعد از ایمان به خداوند مدارای با مردم است. یعنی جامعه عقلانی جامعهای است که در آن خشونت نباشد، انسان از انسان گزند نبینند، بردباری رواج یافته باشد، سخنان مخالف تحمل شود، چون و چرا کردن در برابر سخنان بزرگان معمول باشد، تحقیق و تدبر جای تعصب و تحجر ننشیند، به عقاید دیگران احترام شود و اجبار و تحمیلی درآیین و اندیشه نباشد.
تأکید پیامبر در دوران رسالتش تعقل در کنار بردباری بود. حضرت در جملهای فرمود: «امرت بمداراه الناس کما امرت بتبلیغ الرساله؛ من {از طرف خدا} فرمان دارم تا با مردم سازش نمایم چنانکه فرمان دارم رسالت خویش را تبلیغ نمایم.» رفق و مدارا با مردم تنها در سخنان پیامبر نبود، بلکه در سلوک و راه و رسم او این کلمات معنا پیدا میکرد. چنانکه در فتح مکه موقعی که بر دشمنان خود پیروز شد سرسختترین دشمنان خود را مورد عفو قرار داد و رفق و مدارایی عملاً پیشه نمود.
بنابراین ولادت پیامبر یعنی ولادت خرد و اخلاق و رواداری با مردم. درکنار این اوصاف انسانی وصف عدالت را باید گذاشت که از اهداف تمامی انبیا است. تحقق عدالت در سلوک پیامبر به اندازهای مورد اهتمام بود که دربرابر دشمنان، برخورد خارج ازعدالت را روا نمیداشت. جامعه ظلم گرفته را از جامعه کفرگرفته منفورتر میدانست. فقر و ناداری را در کنار کفر قرار داد. رسالت خود را باز کردن زنجیرهایی میدانست که ظالمان به پای بشر بسته بودند و در یک کلام وجود نازنین پیامبر کرامت بخشیدن به آدمی بود. آمده بود تا تاج کرامت را برسر بنی آدم گذارد. به قول مولانا: «تاج کرمناست برفرق سرت / طوق اعطیناک آویزبرت» وزندگی آدمیان را با ایمان، خرد و عدالت معنا بخشد و ظلم و جور و فقر و نفاق و کینه و عداوت و رذیلت را از زندگی بر کند. ورحمة للعالمین غیر از این نمیشود.
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
ناگهان آمد ز حق شمع رسل دولت انا فتحنا زد دهل ازدرمها نام شاهان پرکنند نام احمد تا ابد بر زر زنند
(مولوی)
از چه جهت میلاد پیامبر(ص) را میلاد اندیشه باید گفت؟ زیرا پیامبران سمبل خرد کمال یافته آدمیان هستند و به تعبیر متکلمین رسولان الهی در مقام عقل کل نشستهاند و از دیگرسو به فرموده امام علی(ع): «یکی از علل بعثت پیامبران برانگیختن عقول خفته آدمیان است». میلاد پیامبر اسلام (ص) در روزگار و محیطی صورت گرفت که سراسر آن محیط و آن روزگار را جور و جهالت و خشونت و عداوت فراگرفته بود. آتش جنگ میان قبایل خاموش نمیگشت مگر در چهار ماهی که توافق کرده بودند به عنوان ماههای حرام جنگ را فرو گذارند. گرانبهاترین چیزی که وجود خورشید گونه پیامبر در آن محیط به تماشا گذاشت اخلاق، اندیشه و عدالت بود؛ سه واژهای که مردم با آن بیگانه بودند. در نگاه قرآن و تعالیم پیامبر عقل و وحی دو مقوله تفکیک ناپذیرند و این دو در کنار هم معنا میدهند. به همان میزان که نهاد وحی قداستپذیر است نهاد عقل نیز به عنوان پیامبر باطن از قداست برخوردار است. بر این اساس ولادت پیامبر اسلام یعنی زایش دوباره خرد در میان آدمیان خرد ازدست داده و یا از خرد گریخته که جز تعصب و تقلید از گذشتگان یا صاحبان قدرت راهی را برای حقیقت نمیشناختند.
مورخان تاریخ دقیق ولادت پیامبر اکرم را مشخص نکردهاند؛ چرا که جزئیات این ولادت مبارک چندان روشن نیست و از جمله مسائلی است که نمیتوان به طور قطع درباره آن پاسخ داد. اما آنچه مورخان و سیرهنگاران در ولادت نبی اکرم اسلام مورد اهتمام قرار دادهاند شناخت محیطی است که آن حضرت در آنجا تولد یافت وپس از چهل سال در آن محیط مبعوث به رسالت شد. حضرت علی(ع) در یکی از خطابههای خود شرایط زندگی و محیط عربستان پیش از بعثت را چنین بازگو میکند: «خدا، محمد(ص) را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفته بودند بیم دهد. و او را امین دستورهای خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرب بدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی میکردید. (نهج البلاغه، خطبه 26) پیامبر اسلام سالهای پیش از بعثت خود، تماشاگر و گاه نقاد چنین محیطی بود و آداب و رسوم مردم را دور از تعقل و خرد میدید. این محیط و شرایط همواره او را رنج میداد و هر جا قراردادی به نفع محرومان میدید درآن شرکت میکرد. نمونه آن قرارداد «حلف الفصول» است که در دفاع ازحقوق کسانی بود که خارج از قبایل بودند و حقوق آنان مورد تجاوز واقع میشد. او منشأ تمام بیاخلاقی، فساد اعتقادی، فاصله طبقاتی، غارتگری و خشونتهای میان مردم را جهالت و خفتگی اندیشه میدید. لذا هیچ بزرگی در تاریخ بیداری آدمیان همانند پیامبر اسلام(ص) و هیچ کتابی مانند قرآن، انسانها را دعوت به تعقل نکرده است. حضرت محمد(ص) برای پرورش عقول آدمیان، در زمان نزول وحی، تمام یاران را و حتی مخالفین فکری خود را به مشورت دعوت میکرد و به آرای آنان ارج میگذاشت. ارجگذاری پیامبر اسلام به گوهر اندیشه تا آنجاست که فرمود: «تمام خوبیها با عقل فهمیده میشود و کسی که از نعمت عقل برخوردار نیست، از داشتن دین، نیز محروم است.» شگفت اینکه عقل و عقلانیت در فرهنگ پیامبر تنها به معنای فهمیدن نیست، حضرت فرمود: «رأس العقل بعد الایمان بالله مداره الناس» یعنی اساس و بنیان عقل بعد از ایمان به خداوند مدارای با مردم است. یعنی جامعه عقلانی جامعهای است که در آن خشونت نباشد، انسان از انسان گزند نبینند، بردباری رواج یافته باشد، سخنان مخالف تحمل شود، چون و چرا کردن در برابر سخنان بزرگان معمول باشد، تحقیق و تدبر جای تعصب و تحجر ننشیند، به عقاید دیگران احترام شود و اجبار و تحمیلی درآیین و اندیشه نباشد.
تأکید پیامبر در دوران رسالتش تعقل در کنار بردباری بود. حضرت در جملهای فرمود: «امرت بمداراه الناس کما امرت بتبلیغ الرساله؛ من {از طرف خدا} فرمان دارم تا با مردم سازش نمایم چنانکه فرمان دارم رسالت خویش را تبلیغ نمایم.» رفق و مدارا با مردم تنها در سخنان پیامبر نبود، بلکه در سلوک و راه و رسم او این کلمات معنا پیدا میکرد. چنانکه در فتح مکه موقعی که بر دشمنان خود پیروز شد سرسختترین دشمنان خود را مورد عفو قرار داد و رفق و مدارایی عملاً پیشه نمود.
بنابراین ولادت پیامبر یعنی ولادت خرد و اخلاق و رواداری با مردم. درکنار این اوصاف انسانی وصف عدالت را باید گذاشت که از اهداف تمامی انبیا است. تحقق عدالت در سلوک پیامبر به اندازهای مورد اهتمام بود که دربرابر دشمنان، برخورد خارج ازعدالت را روا نمیداشت. جامعه ظلم گرفته را از جامعه کفرگرفته منفورتر میدانست. فقر و ناداری را در کنار کفر قرار داد. رسالت خود را باز کردن زنجیرهایی میدانست که ظالمان به پای بشر بسته بودند و در یک کلام وجود نازنین پیامبر کرامت بخشیدن به آدمی بود. آمده بود تا تاج کرامت را برسر بنی آدم گذارد. به قول مولانا: «تاج کرمناست برفرق سرت / طوق اعطیناک آویزبرت» وزندگی آدمیان را با ایمان، خرد و عدالت معنا بخشد و ظلم و جور و فقر و نفاق و کینه و عداوت و رذیلت را از زندگی بر کند. ورحمة للعالمین غیر از این نمیشود.

به نام معیشت به کام سیاست
گروه سیاسی/ در روزی که کلیات طرح سیاسی اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، در مجلس تصویب شد، الیاس نادران از نمایندگان اقتصادی در نطق میان دستور خود خروجی اقتصادی مجلس یازدهم را تقریبا هیچ دانست و گفت: «مزین شدن این مجلس به مجلس امید و انتظار و اینکه یکی از انقلابیترین و قویترین مجالس پس از انقلاب است، حکایت از انتظاراتی دارد که به اعتقاد بنده هنوز به مقصد نرسیده است.» این عضو کمیسیون برنامه و بودجه خطاب به همکاران خود پرسید: «چرا پس از گذشت بیش از پنج ماه خروجی قابل اعتنایی در حوزه اقتصادی و اجتماعی نداریم بجز طرح معیشت که در حال بررسی است.» همزمان سید کاظم دلخوش نماینده دیگر مجلس با بیان اینکه بخش زیادی از مشکلات کشور مربوط به تحریمها است و اینکه ما نمیتوانیم از منابعی که در بودجه کشور درنظر گرفته شده است، بهدرستی استفاده کنیم، در پاسخ به این سؤال ایلنا که راهکارهای مجلس برای برونرفت از شرایط کنونی چیست، گفت: «مجلس که راهکار خاصی ندارد.» پیش از این سید غنی نظری نماینده خلخال هم در تذکری گفته بود: «انتظار میرود اصلاح ساختار اقتصادی و مرتفع کردن دغدغههای اقتصادی مردم در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. وظیفه مجلس شورای اسلامی است که در این حوزه با جدیت ورود کند. امروز بعد از ۱۵ روز تعطیلی مجلس دستوراتی مطرح شده است که دردی را از جامعه دوا نمیکند. مجلس شورای اسلامی باید با جدیت مسائل اقتصادی را دنبال کند.» علیرضا پاک فطرت، نماینده شیراز هم پیش از این در صحن علنی مجلس گفته بود: «برای بهتر شدن اوضاع اقتصادی کشور چه پیشنهاد راهگشایی داریم؟ باید طوری مجلس را هدایت کنیم که به مشکلات اصلی مردم رسیدگی شود. عدم ثبات اقتصادی در بازار مشکل اصلی امروز جامعه میباشد. طرحهای دوفوریتی کم بازده باید کنار رفته و حل دغدغه مردم باید در دستور کار قرار گیرد.»
این خود انتقادیهای درون بهارستان که از یک سو نشان از بی برنامگی مجلس و از سوی دیگر بی توجهی یا ناتوانی در ورود به مسائل مهم و اقتصادی است، در حالی مطرح میشود که وعده اصلی و محور اصلی برنامههای شورای ائتلاف اصولگرایان و نامزدهای اصولگرا قبل از انتخابات سروسامان دادن به آنچه خودشان وضعیت نابسامان اقتصادی میخواندند بود. چنانکه احسان خاندوزی یکی از چهرههای اقتصادی مجلس یازدهم 30 بهمن ماه 98 و قبل از انتخابات در گفت و گو با تسنیم درباره اولویتهای مجلس یازدهم به مواردی همچون رفع انحصارها و طبقه صاحب رانت، اصلاح قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم بهنحوی که امکان سفتهبازیهای اقتصادی را محدود کند، هدایت نقدینگی و راغب کردن سرمایهگذاران به حوزه تولید، اصلاح ساختار بودجه، اصلاح قانون پولی و مالی، اصلاح قوانینی که منجر به فساد در حوزه بانکی شود و... اشاره کرده بود.
خاندوزی یکی از نقدهای وارده بر مجلس را هم تورم قوانین دانسته بود. حالا در شرایطی که به گفته محمدرضا پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در همین عمر کوتاه 5 ماهه نزدیک به 400 طرح از سوی نمایندگان آماده شده، معلوم نیست حاصل این دغدغههای معیشتی و اقتصادی نمایندگان و نظارتهای میدانی و غیر میدانی آنها چه آورده مشخصی برای اقتصاد کشور و سفرههای زندگی مردم داشته است؟ پاسخ الیاس نادران به این سؤال بجز همان طرح پرداخت یارانه به مردم برای تأمین کالاهای اساسی هیچ است که البته این طرح هم پیشبینی میشود به دلیل نداشتن تأمین مالی در شورای نگهبان رد شود. بماند که بذل و بخششهای صدقهای و در حقیقت فروش اموال دولت و توزیع آن در میان مردم را نمیشود طرح اقتصادی و متناسب با شعارهای اصولگرایان دانست. با این حال هر چه نمایندگان در تحقق وعدههای اقتصادی خود ناکام بودهاند اما به نظر میرسد در ورود به حوزههای سیاسی که اتفاقاً نشانی از آنها در برنامههای انتخاباتیشان نبود، تمایل بیشتری دارند چنان که در همین مدت کوتاه 3 طرح انتخاباتی آماده کرده اند و کلیات یکی از آنها یعنی طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری دیروز به تصویب مجلس رسید. در حقیقت حکایت اصولگرایان مجلس یازدهم را میتوان در این یک جمله خلاصه کرد؛ «به نام معیشت به کام سیاست.» مضاف بر اینکه همین طرحهای سیاسی هم با حرف و حدیثهای بسیاری روبهرو بوده و انتقادات زیادی حتی از سوی فعالان سیاسی همفکر بیرون مجلس را نیز به دنبال داشته است. آنچه روز گذشته به تصویب نمایندگان رسید، طرحی سیاسی است که در صورت تبدیل شدن به قانون، دست بخش نظارتی انتخابات را بازتر میکند و شرایط نامزدها و انتخاب مردم را سختتر.
یکی از محورهای مخالفان طرح در خود مجلس هم اتفاقاً تأکید بر همین نکته بود که الان زمان مناسبی برای پرداختن به این طرح نیست چنانکه احمد نادری نماینده تهران گفت: «در شرایطی که ملت درگیر سفره نان خودشان هستند و برای حل مشکل به مجلس چشم دوخته آیا اولویت مجلس انقلابی این است که بندهایی به قانون انتخابات ریاست جمهوری اضافه و یا از آن کم کند؟» او با بیان اینکه این طرح شائبه مهندسی کردن انتخابات به نفع افراد خاصی توسط مجلس را ایجاد میکند، تأکید کرد که چرا باید مجلس انقلابی به این موضوع دامن بزند. سید کاظم دلخوش نماینده مخالف دیگر طرح هم خواستار توجه مجلس به مشکلات اقتصادی به عنوان مشکل اصلی مردم به جای بررسی این طرح های سیاسی شد.
مخالفت دولت با طرح مجلس
این در حالی است که دولت در پی ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات از سوی رهبر معظم انقلاب، لایحه جامع انتخابات را آماده و تحویل مجلس دهم داده که در نوبت رسیدگی قرار نگرفته است. حالا این انتظار بود که نمایندگان همان لایحه دولت را مورد بررسی قرار میدادند که این کار را انجام ندادند. علی ربیعی سخنگوی دولت پیش از این مخالفت دولت با این طرح را اعلام کرده بود و دیروز هم محمدجواد کولیوند، معاون پارلمانی وزیر کشور به نمایندگان یادآور شد که دولت در نامهای به مجلس اعلام کرده که لایحه جامع انتخابات از ضروریات است. در نهایت کلیات این طرح به رأی گذاشته شد و با ١۶٠ رأی موافق، ۷۲ رأی مخالف و ۸ رأی ممتنع از مجموع ۲۴۴ نماینده حاضر به تصویب رسید. امیرحسین قاضیزاده هاشمی که اداره جلسه را برعهده داشت اعلام کرد که این طرح برای بررسی جزئیات «دوشوری» میشود و به کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها ارجاع خواهد شد تا جزئیات آن در این کمیسیون مجدداً مورد بررسی قرار گیرد. حالا امیدهای منتقدان به بررسی جزئیات طرح در کمیسیون است تا ایرادات آن برطرف شود.
جزئیات بحث برانگیز طرح مجلس
یکی از موارد بحث برانگیز طرح مجلسیها تعیین حد نصاب حداقل 45 و حداکثر 70 سال برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است که با انتقادهایی روبهرو شده است. از جمله محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در اینستاگرام با انتقاد از آنچه عدم گردش و انتقال قدرت بین نسلهای انقلاب خواند، نوشت: «محدود کردن سن ۴۵ سال در رقابت انتخابات ۱۴۰۰ اشتباه بزرگی است.» از موارد دیگری که محل انتقاد بوده تعبیه شرایطی کیفی برای نامزدها است که به گفته منتقدان قابل ارزیابی کمی نیست. مثلاً در شرایط احراز رجل مذهبی آمده است: «بهرهمندی از اطلاعات لازم در حوزه اعتقادات و اصول دین و مذهب در حد اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب تشیّع یا احساس مسئولیت نسبت به امور دینی مردم و ترویج ارزشهای دینی و انقلابی در جامعه، از جمله اعتقاد عملی به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و بزرگداشت شعائر دینی.» در شرایط رجل سیاسی هم از جمله آمده است: «داشتن مواضع روشن و عملکرد شفاف راجع به جریانهای غربگرا و واگرا و طرفداران نظام سلطه در کشور و تهدیدات و فتنههای بعد از انقلاب اسلامی، شناخت و آگاهی عمیق نسبت به امور داخلی، منطقه ای و بینالمللی و نیز قدرت تحلیل مسائل جاری و آتی مبتنی بر مبانی و معیارهای انقلابی از قبیل حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، عدم تعهد و گرایش به قدرتهای سلطهگر، حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین و دفاع از حقوق همه مسلمانان، سابقه تلاش همهجانبه در تأمین و حفظ حقوق شهروندی و آزادیهای قانونی و مشروع، وحدت ملی و تقویت آن، مصالح نظام اسلامی، منافع ملی و ترجیح آن بر منافع شخصی، گروهی، قومی و حزبی.»
در ماده دیگری از طرح، نامزدها ملزم به ارائه مکتوب برنامههای خود شدهاند: «داوطلبان ریاستجمهوری موظفند هنگام ثبتنام، برنامه مکتوب خود را در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ارائه نمایند. برنامه مزبور باید بهنحوی تنظیم شود که از لحاظ کمی و کیفی قابل ارزیابی باشد.» همچنین طرح یاد شده تأکید کرده: «داوطلبان ریاست جمهوری موظفند برای هر یک از حوزههای «فرهنگی-اجتماعی»، «سیاسی»، «اقتصادی»، «بینالمللی» و «امنیتی- دفاعی» هرکدام حداقل یک نفر (مجموعاً ۵ نفر) به عنوان مشاور هنگام ثبتنام معرفی نمایند. درصورت درخواست داوطلبان ریاست جمهوری، ارزیابی برنامه آنها از طریق مصاحبه با مشاوران موضوع این ماده توسط شورای نگهبان انجام میپذیرد.» این طرح که تأکید کرده نامزدها باید برنامه مکتوب خود را تنظیم کنند، اشاره نکرده که این برنامه چگونه از سوی شورای نگهبان مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. آیا اگر شورای نگهبان برنامه یاد شده را نپسندید به منزله رد صلاحیت نامزد خواهد بود؟ پیش از این عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با «ایران» در این باره گفته بود که برنامه نامزدها میتواند توسط کارشناسانی در شورای نگهبان مورد ارزیابی قرار گیرد.
نامه اعتراضی خانه احزاب به قالیباف
با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، خانه احزاب در نامهای به رئیس مجلس با ذکر اصلاحات و پیشنهاداتی از محمدباقر قالیباف خواست تا این موارد را در بررسی طرح لحاظ کند. در این نامه آمده است: مهمترین اشکالات وارده به طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری از منظر کمیته حقوقی و انتخابات خانه احزاب ایران در سه بعد مغایرت با قانون اساسی، اشکالات عمده از منظر سیاسی، اجتماعی و حقوقی و مغایرت با سایر قوانین است که از جمله اشکالات در بعد اشکالات عمده از منظر سیاسی، اجتماعی و حقوقی میتوان به نادیده گرفتن شأن و جایگاه ریاست جمهوری و تضعیف جمهوریت نظام، نادیده انگاشتن جایگاه احزاب و نهادهای مدنی، بیتوجهی به میزان مشارکت مردم، نادیده گرفتن نقش زنان و شورای نگهبان ناظر انتخابات یا ستاد اجرایی و یا قاضی اشاره کرد. در ادامه این نامه آمده است: جایگاه ریاست جمهوری که طبق قانون اساسی بعد از رهبری بالاترین مقام در کشور است، اما براساس طرح مذکور، رئیس جمهوری منتخب مردم عملاً نوعی موجود منفعل است که با مفهوم «جمهوریت» و «سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان» فاصله زیادی خواهد داشت. کمیته مشترک حقوقی و انتخابات خانه احزاب ایران درباره بی توجهی به مشارکت مردم در طرح اصلاح قانون انتخابات تأکید کرد متأسفانه در این طرح به اندازهای بر قیود و شروط داوطلبان انتخابات اضافه شده است که بشدت موجب افزایش سختگیری و محدودیت بیشتر در تأیید صلاحیت داوطلبان خواهد بود و عملاً موجب کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد. این کمیته همچنین خواستار گنجاندن تعبیر اعم از زنان و مردان در عبارت «رجل مذهبی سیاسی» شده است تا نقش زنان هم برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دیده شود.
این خود انتقادیهای درون بهارستان که از یک سو نشان از بی برنامگی مجلس و از سوی دیگر بی توجهی یا ناتوانی در ورود به مسائل مهم و اقتصادی است، در حالی مطرح میشود که وعده اصلی و محور اصلی برنامههای شورای ائتلاف اصولگرایان و نامزدهای اصولگرا قبل از انتخابات سروسامان دادن به آنچه خودشان وضعیت نابسامان اقتصادی میخواندند بود. چنانکه احسان خاندوزی یکی از چهرههای اقتصادی مجلس یازدهم 30 بهمن ماه 98 و قبل از انتخابات در گفت و گو با تسنیم درباره اولویتهای مجلس یازدهم به مواردی همچون رفع انحصارها و طبقه صاحب رانت، اصلاح قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار، اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم بهنحوی که امکان سفتهبازیهای اقتصادی را محدود کند، هدایت نقدینگی و راغب کردن سرمایهگذاران به حوزه تولید، اصلاح ساختار بودجه، اصلاح قانون پولی و مالی، اصلاح قوانینی که منجر به فساد در حوزه بانکی شود و... اشاره کرده بود.
خاندوزی یکی از نقدهای وارده بر مجلس را هم تورم قوانین دانسته بود. حالا در شرایطی که به گفته محمدرضا پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در همین عمر کوتاه 5 ماهه نزدیک به 400 طرح از سوی نمایندگان آماده شده، معلوم نیست حاصل این دغدغههای معیشتی و اقتصادی نمایندگان و نظارتهای میدانی و غیر میدانی آنها چه آورده مشخصی برای اقتصاد کشور و سفرههای زندگی مردم داشته است؟ پاسخ الیاس نادران به این سؤال بجز همان طرح پرداخت یارانه به مردم برای تأمین کالاهای اساسی هیچ است که البته این طرح هم پیشبینی میشود به دلیل نداشتن تأمین مالی در شورای نگهبان رد شود. بماند که بذل و بخششهای صدقهای و در حقیقت فروش اموال دولت و توزیع آن در میان مردم را نمیشود طرح اقتصادی و متناسب با شعارهای اصولگرایان دانست. با این حال هر چه نمایندگان در تحقق وعدههای اقتصادی خود ناکام بودهاند اما به نظر میرسد در ورود به حوزههای سیاسی که اتفاقاً نشانی از آنها در برنامههای انتخاباتیشان نبود، تمایل بیشتری دارند چنان که در همین مدت کوتاه 3 طرح انتخاباتی آماده کرده اند و کلیات یکی از آنها یعنی طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری دیروز به تصویب مجلس رسید. در حقیقت حکایت اصولگرایان مجلس یازدهم را میتوان در این یک جمله خلاصه کرد؛ «به نام معیشت به کام سیاست.» مضاف بر اینکه همین طرحهای سیاسی هم با حرف و حدیثهای بسیاری روبهرو بوده و انتقادات زیادی حتی از سوی فعالان سیاسی همفکر بیرون مجلس را نیز به دنبال داشته است. آنچه روز گذشته به تصویب نمایندگان رسید، طرحی سیاسی است که در صورت تبدیل شدن به قانون، دست بخش نظارتی انتخابات را بازتر میکند و شرایط نامزدها و انتخاب مردم را سختتر.
یکی از محورهای مخالفان طرح در خود مجلس هم اتفاقاً تأکید بر همین نکته بود که الان زمان مناسبی برای پرداختن به این طرح نیست چنانکه احمد نادری نماینده تهران گفت: «در شرایطی که ملت درگیر سفره نان خودشان هستند و برای حل مشکل به مجلس چشم دوخته آیا اولویت مجلس انقلابی این است که بندهایی به قانون انتخابات ریاست جمهوری اضافه و یا از آن کم کند؟» او با بیان اینکه این طرح شائبه مهندسی کردن انتخابات به نفع افراد خاصی توسط مجلس را ایجاد میکند، تأکید کرد که چرا باید مجلس انقلابی به این موضوع دامن بزند. سید کاظم دلخوش نماینده مخالف دیگر طرح هم خواستار توجه مجلس به مشکلات اقتصادی به عنوان مشکل اصلی مردم به جای بررسی این طرح های سیاسی شد.
مخالفت دولت با طرح مجلس
این در حالی است که دولت در پی ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات از سوی رهبر معظم انقلاب، لایحه جامع انتخابات را آماده و تحویل مجلس دهم داده که در نوبت رسیدگی قرار نگرفته است. حالا این انتظار بود که نمایندگان همان لایحه دولت را مورد بررسی قرار میدادند که این کار را انجام ندادند. علی ربیعی سخنگوی دولت پیش از این مخالفت دولت با این طرح را اعلام کرده بود و دیروز هم محمدجواد کولیوند، معاون پارلمانی وزیر کشور به نمایندگان یادآور شد که دولت در نامهای به مجلس اعلام کرده که لایحه جامع انتخابات از ضروریات است. در نهایت کلیات این طرح به رأی گذاشته شد و با ١۶٠ رأی موافق، ۷۲ رأی مخالف و ۸ رأی ممتنع از مجموع ۲۴۴ نماینده حاضر به تصویب رسید. امیرحسین قاضیزاده هاشمی که اداره جلسه را برعهده داشت اعلام کرد که این طرح برای بررسی جزئیات «دوشوری» میشود و به کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها ارجاع خواهد شد تا جزئیات آن در این کمیسیون مجدداً مورد بررسی قرار گیرد. حالا امیدهای منتقدان به بررسی جزئیات طرح در کمیسیون است تا ایرادات آن برطرف شود.
جزئیات بحث برانگیز طرح مجلس
یکی از موارد بحث برانگیز طرح مجلسیها تعیین حد نصاب حداقل 45 و حداکثر 70 سال برای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است که با انتقادهایی روبهرو شده است. از جمله محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دیروز در اینستاگرام با انتقاد از آنچه عدم گردش و انتقال قدرت بین نسلهای انقلاب خواند، نوشت: «محدود کردن سن ۴۵ سال در رقابت انتخابات ۱۴۰۰ اشتباه بزرگی است.» از موارد دیگری که محل انتقاد بوده تعبیه شرایطی کیفی برای نامزدها است که به گفته منتقدان قابل ارزیابی کمی نیست. مثلاً در شرایط احراز رجل مذهبی آمده است: «بهرهمندی از اطلاعات لازم در حوزه اعتقادات و اصول دین و مذهب در حد اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب تشیّع یا احساس مسئولیت نسبت به امور دینی مردم و ترویج ارزشهای دینی و انقلابی در جامعه، از جمله اعتقاد عملی به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و بزرگداشت شعائر دینی.» در شرایط رجل سیاسی هم از جمله آمده است: «داشتن مواضع روشن و عملکرد شفاف راجع به جریانهای غربگرا و واگرا و طرفداران نظام سلطه در کشور و تهدیدات و فتنههای بعد از انقلاب اسلامی، شناخت و آگاهی عمیق نسبت به امور داخلی، منطقه ای و بینالمللی و نیز قدرت تحلیل مسائل جاری و آتی مبتنی بر مبانی و معیارهای انقلابی از قبیل حفظ استقلال همهجانبه و تمامیت ارضی کشور، عدم تعهد و گرایش به قدرتهای سلطهگر، حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین و دفاع از حقوق همه مسلمانان، سابقه تلاش همهجانبه در تأمین و حفظ حقوق شهروندی و آزادیهای قانونی و مشروع، وحدت ملی و تقویت آن، مصالح نظام اسلامی، منافع ملی و ترجیح آن بر منافع شخصی، گروهی، قومی و حزبی.»
در ماده دیگری از طرح، نامزدها ملزم به ارائه مکتوب برنامههای خود شدهاند: «داوطلبان ریاستجمهوری موظفند هنگام ثبتنام، برنامه مکتوب خود را در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ارائه نمایند. برنامه مزبور باید بهنحوی تنظیم شود که از لحاظ کمی و کیفی قابل ارزیابی باشد.» همچنین طرح یاد شده تأکید کرده: «داوطلبان ریاست جمهوری موظفند برای هر یک از حوزههای «فرهنگی-اجتماعی»، «سیاسی»، «اقتصادی»، «بینالمللی» و «امنیتی- دفاعی» هرکدام حداقل یک نفر (مجموعاً ۵ نفر) به عنوان مشاور هنگام ثبتنام معرفی نمایند. درصورت درخواست داوطلبان ریاست جمهوری، ارزیابی برنامه آنها از طریق مصاحبه با مشاوران موضوع این ماده توسط شورای نگهبان انجام میپذیرد.» این طرح که تأکید کرده نامزدها باید برنامه مکتوب خود را تنظیم کنند، اشاره نکرده که این برنامه چگونه از سوی شورای نگهبان مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. آیا اگر شورای نگهبان برنامه یاد شده را نپسندید به منزله رد صلاحیت نامزد خواهد بود؟ پیش از این عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفتوگو با «ایران» در این باره گفته بود که برنامه نامزدها میتواند توسط کارشناسانی در شورای نگهبان مورد ارزیابی قرار گیرد.
نامه اعتراضی خانه احزاب به قالیباف
با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، خانه احزاب در نامهای به رئیس مجلس با ذکر اصلاحات و پیشنهاداتی از محمدباقر قالیباف خواست تا این موارد را در بررسی طرح لحاظ کند. در این نامه آمده است: مهمترین اشکالات وارده به طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری از منظر کمیته حقوقی و انتخابات خانه احزاب ایران در سه بعد مغایرت با قانون اساسی، اشکالات عمده از منظر سیاسی، اجتماعی و حقوقی و مغایرت با سایر قوانین است که از جمله اشکالات در بعد اشکالات عمده از منظر سیاسی، اجتماعی و حقوقی میتوان به نادیده گرفتن شأن و جایگاه ریاست جمهوری و تضعیف جمهوریت نظام، نادیده انگاشتن جایگاه احزاب و نهادهای مدنی، بیتوجهی به میزان مشارکت مردم، نادیده گرفتن نقش زنان و شورای نگهبان ناظر انتخابات یا ستاد اجرایی و یا قاضی اشاره کرد. در ادامه این نامه آمده است: جایگاه ریاست جمهوری که طبق قانون اساسی بعد از رهبری بالاترین مقام در کشور است، اما براساس طرح مذکور، رئیس جمهوری منتخب مردم عملاً نوعی موجود منفعل است که با مفهوم «جمهوریت» و «سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان» فاصله زیادی خواهد داشت. کمیته مشترک حقوقی و انتخابات خانه احزاب ایران درباره بی توجهی به مشارکت مردم در طرح اصلاح قانون انتخابات تأکید کرد متأسفانه در این طرح به اندازهای بر قیود و شروط داوطلبان انتخابات اضافه شده است که بشدت موجب افزایش سختگیری و محدودیت بیشتر در تأیید صلاحیت داوطلبان خواهد بود و عملاً موجب کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد. این کمیته همچنین خواستار گنجاندن تعبیر اعم از زنان و مردان در عبارت «رجل مذهبی سیاسی» شده است تا نقش زنان هم برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دیده شود.

محدودیتهای رفت وآمدی در 25 مرکز استان
استاندار تهران: امروز وزرای بهداشت و کشور تعطیلی 2 هفتهای تهران را بررسی میکنند
-کرونا 434 نفر دیگر را به کام مرگ کشاند
فریبا خان احمدی
خبرنگار
دیروز رکورد آمار جانباختگان کرونا با ثبت عدد تازه 434 نفر باز هم در کشور شکسته شد و شمار فوتیهای بیماری کووید۱۹ در کشور به ۳۵ هزار و ۲۹۸ نفر و تعداد مبتلایان با ثبت عدد 7 هزار و 719 نفر طی 24 ساعت گذشته به 620 هزار و 491 بیمار رسید. در هفتههای گذشته و با شکسته شدن پی در پی رکورد تعداد مبتلایان جدید و فوتیهای کرونا بیش از پیش مشخص شد این روزها کرونا افسار پاره کرده و شعلههای مرگ با کرونا همچنان زبانه میکشد. با وجود این، برخی متخصصان حوزه سلامت هشدار میدهند با تداوم برخی رفتارها باید منتظر روزهای سخت و تلخ تر باشیم. پیام طبرسی رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری پیشبینی کرده است آمار روزانه مرگ و میر بر اثر کرونا در آذر ماه به 900 نفر هم میرسد. دیروز هم سخنگوی وزارت بهداشت بعد از اعلام آمار روزانه موارد ابتلا و فوتیهای کرونا اعلام کرد با توجه به آمار بالای موارد بستری کرونا در بخشهای عادی و مراقبتهای ویژه بیمارستانها و با ادامه این روند ممکن است در آینده شاهد آمار تأسفبارتر مرگ و میر کرونا در کشور باشیم. سیما سادات لاری پایان چنین وضعیتی را منوط به اجرای دقیق پروتکلهای بهداشتی فردی و اجتماعی برشمرد و بر اراده و وحدت ملی در این زمینه تأکید کرد. با این وضع نسخه ستاد ملی مبارزه با کرونا با وجود تحریمها و اوضاع سخت اقتصادی کشور تعطیلی مشاغل دسته دوم، سوم و چهارم در 89 شهرستان و 25 مرکز استان است، در کنار اینها پیشنهاد تعطیلی دوهفتهای تهران نیز روی میز ستاد ملی مقابله با کرونا قرار دارد. با وجود این، آن طور که دستاندرکاران حوزه سلامت تأکید دارند این نسخه درمانی نباید صرفاً به دستورالعملهای روی کاغذ منتهی شود، بلکه اوجگیری موج سوم کرونا در حدی است که اگر یک عزم عمومی و بسیج همگانی برای عمل به محدودیتها انجام نگیرد بزودی با فاجعه بزرگی مواجه خواهیم شد.
گفتوگوی ما با شهروندان نشان میدهد از منظر آنها نیز برای بهبود اوضاع بیماری در جامعه تعطیلی مشاغل، یک راه حل کوتاه مدت ولی نجاتبخش است. محمد مرادی که خودش را کارمند شرکت نفت معرفی میکند، میگوید: این یک مسکن بسیار قوی است و به هر حال اپیدمی را چند روز میخواباند برای همین مردم باید مو به مو دستورات ستاد ملی مقابله با کرونا را رعایت کنند تا ببینیم بعدها دولت چه تصمیمی میگیرد، البته مردم باید بدانند کرونا آتش زیر خاکستر است و هر اندازه کمتر رعایت کنند بیشتر زبانه خواهد کشید. شهره سلیمی هم که خودش را معلم دبیرستان معرفی میکند، میگوید: تهران و بقیه شهرستانها را تعطیل کردهاند که مردم بهانه از خانه بیرون آمدن را نداشته باشند. حالا که کسب و کارها را هم دولت تعطیل کرده این همان چیزی است که مردم مدام از دولت درخواست داشتند قرنطینه را اعمال کند، این هم یک نوع قرنطینه است. باید رعایت کنیم، نباید تعطیلیها بهانهای برای رفتن به سفر و دورهمیها باشد. آن وقت هر چه دیدیم از چشم خودمان باید ببینیم، دولت بیشتر از این نمیتواند کاری کند؛ نه در ایران، در هیچ جای دنیا.
از موج اول کرونا تجربه بگیریم
رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) نیز اعمال محدودیتهای جدید کرونایی را در کاهش آمار مراجعین به مراکز درمانی مؤثر میداند و به «ایران» میگوید: در موج اول شاهد بودیم بعد از اعمال محدودیتها و رعایت مردم میزان مراجعه به بیمارستانها کم شد، چرا که اولاً محدودیتها جدی بود و دوم مردم به طور جد ستاد ملی مقابله با کرونا را در اجرای دقیق پروتکلها همراهی کردند.
دکتر خسرو صادق نیت بر اعمال هدفمند محدودیتها در کشور تأکید میکند و میافزاید: محدودیتها باید با شرایط جامعه هماهنگ باشد، یعنی باید نقاط هدف و جایی را که احتمال انتقال ویروس کرونا بیشتر است مشخص کنیم و سپس بر اساس آن محدودیتها را اعمال کنیم.
او با بیان اینکه هیچ بیمار کرونایی بهخاطر دریافت خدمات بستری پشت در نمیماند، عنوان میکند: البته هشدارها و رعایت پروتکلهای بهداشتی و تمکین مردم به اعمال محدودیتهای جدید کرونایی در جای خود باقی است، ما مجبوریم تختهای بیمارستانی را زیاد کنیم مثل این میماند که مردم در چاله بیفتند و ما تخت نداشته باشیم. ما باید چاله را پر کنیم ولی اگر هم افرادی بهخاطر بی مبادلاتی و عدم تمکین به اجرای دستورالعملها داخل چاله افتادند مجبوریم که به آنها خدمات درمانی ارائه دهیم. در شرایط فعلی همین اعمال محدودیتها و تعطیلی مشاغل دسته سوم و چهارم در شهرستان و مراکز استانها همان پر کردن چاله است.
رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی(ره) در ادامه به برخی اختلاف نظرها برای چگونگی اعمال محدودیتها به منظور کاهش آمار مبتلایان و بار مراجعه به بیمارستانها اشاره میکند و میگوید: در این زمینه اختلاف نظرهایی وجود دارد، برخی نظرشان اعمال محدودیتهای مطلق و قرنطینه کامل شهر است، برخی به رصد بیماران و اطرافیان بیمار تأکید دارند و برخی دیگر هم معتقدند محدودیتها باید هدفمند باشند. تکنیکهای مختلفی ارائه میشود که با توجه به مشکلات اقتصادی باید راهکار خودمان را پیاده کنیم.
رئیس بیمارستان رسول اکرم(ص) نیز به نقش محوری مردم در کاهش آمار مبتلایان و بار مراجعه به بیمارستانها تأکید دارد و به «ایران» میگوید: ستاد ملی مقابله با کرونا بر اساس مطالعات علمی مصوبات دقیق و هدفمندی را برای اعمال محدودیتهای تازه و تعطیلی مشاغل در سطح ملی نوشته و به دستگاههای اجرایی ابلاغ کرده است، هم اینک چارهای جز پذیرش محدودیتها نداریم. وظیفه مردم این است با تکیه به دانش متخصصان حوزه سلامت و مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا به مدت دو هفته پروتکلها را درست اجرا کنند تا بار مراجعه بیماران مبتلا به کووید19 به بیمارستانها کم شود.
دکتر تقی ریاحی که خودش نیز فوق تخصص ریه است در ادامه میافزاید: شیوع موج سوم کرونا در کشور قطعاً بهخاطر عدم رعایت پروتکلها است و شکی نیست که عدم برقراری محدودیتهای کرونایی و تعطیلی مشاغل به دلیل وضعیت اقتصادی به افزایش میزان شیوع بیماری در موج سوم کرونا دامن زد. بنابراین موج سوم به همه ثابت کرد راهی جز ایجاد محدودیتها و افزایش فاصله گذاری اجتماعی نداریم.
او در ادامه عنوان میکند: ما شاهد بودیم در موج اول شیوع ویروس کرونا بلافاصله بعد از اعمال محدودیتها میزان شیوع و بستری بیماران مبتلا کم شد، اگرچه دستاندرکاران ارائه خدمات درمانی از ایجاد محدودیتهای تازه استقبال میکنند اما به موازات اعمال تعطیلی و محدودیتها آنچه که به کاهش شیوع بیماری کمک میکند بحث آموزش و الزام رعایت فردی پروتکلهای بهداشتی است. به این معنا که ایجاد محدودیتها و ابلاغ مصوبات مرتبط با تعطیلی مشاغل به تنهایی کاهش آمار بیماران را تضمین نمیدهد، بلکه رعایت افراد نیز به همان اندازه ارجحیت دارد.
او در همین زمینه میافزاید: اینکه بخواهیم مردم را ملزم به رعایت دستورالعملهای تازه کنیم، باید از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کنیم. باید مطمئن شویم که همه افراد مجاب شوند مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا را رعایت کنند. حداقل کار ایجاد محدودیت، سپس آموزش و رصد تقید افراد به فاصله گذاریها و رعایت پروتکلها است. مرحله بعد تضمین اصلاح رفتار افراد است، یعنی در همه جای دنیا به این سمت رفته اند که جریمههایی را برای عدم الزام به مصوبات دولتها در نظر گرفتهاند. با توجه به شیوع سهمگین در موج سوم به نظر میرسد باید ما نیز همین مسیر را برای کنترل هوشمندانه در اسرع وقت راه بیندازیم تا ببینیم میزان اثرگذاری در کدام لایهها کفایت میکند و اگر کفایت نکرد مجدداً محدودیتهای سختگیرانه تری را اعمال کنیم.
رئیس بیمارستان رسول اکرم(ص) میگوید: تجربه دنیا نشان میدهد کنترل اجتماعات یکی از فاکتورهای مهم در کنترل موج این بیماری محسوب میشود، در واقع هر ریسکی که موجب تماس بیشتر افراد میشود باید آن ریسک حذف شود چرا که اپیدمی ویروس کرونا یک بحث مخاطره آمیز است و حتی اگر لازم باشد، باید همه لایههای اجتماعی و نظامی را وادار کنیم که مردم را ملزم به رعایت محدودیتها و پروتکلهای بهداشتی کنند. قطعاً این برنامهها تأثیرگذار خواهد بود، همان طور که اعمال محدودیتها در موج اول موجب شد شیوع و بستری بیماران در اردیبهشت و خردادماه کم شود و یکی از علل شیوع دوباره و ایجاد موجهای بعدی برداشتن زودهنگام برخی محدودیتها بود که هنوز هم نتوانستیم از پس این موجها برآییم.
ممنوعیت تردد در 25 مرکز استان
از امروز همچنین با تصمیم کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا، محدودیت رفتوآمد در ۲۵ مرکز استان اعمال میشود. براساس این ابلاغیه، از ساعت 12 امروز خروج خودروهای شخصی با پلاک بومی و ورود خودروهای شخصی با پلاک غیربومی «از» و «به»۲۵ مرکز استان ممنوع است. مراکز استانهای دارای ممنوعیت عبارتند از: تهران، البرز، خراسان رضوی، آذربایجانشرقی، آذربایجانغربی، فارس، خوزستان، کردستان، اصفهان، قم، مرکزی، خراسان جنوبی، اردبیل، کرمانشاه، بوشهر، هرمزگان، یزد، لرستان، خراسان شمالی، ایلام، چهارمحال و بختیاری، همدان، زنجان، سمنان و کرمان.
اجرای این طرح ساعت ۲۴ روز جمعه 16آبان تمام میشود. متخلفان در صورت بیتوجهی به این طرح، 500 هزار تومان جریمه میشوند. خودروهای عمومی، انتظامی، امدادی، درمانی، خدماتی، حمل کالاها و مواد اساسی مشمول اعمال ممنوعیتهای تعیینشده نیستند.
استاندار تهران نیز از فوت ٧٩ نفر از ۸صبح روز شنبه تا ۸ صبح روز یکشنبه بر اثر ابتلا به کرونا ویروس در استان تهران خبر داد و درباره احتمال اعمال تعطیلی دوهفتهای تهران گفت: هر تصمیمگیری نقاط مثبت و منفی دارد و این پیشنهادات باید به صورت جامع بررسی و نهایتاً در ستاد ملی مقابله با کرونا بررسی و تصویب شود.
غلامرضا عباس پاشا، معاون استاندار تهران هم گفته است که برگزاری هر نوع مراسم، نشست و همایش با حضور بیش از ۱۵ نفر در دستگاههای اداری ممنوع است.

شلوغی خوفناک «مشیر خلوت»
مریم طالشی
گزارش نویس
زن سرش را نزدیک دختر جوان میبرد و یک بار دیگرمیپرسد تا خیالش راحت شود. «مطمئنید بازار باز است؟ بی خودی این همه راه نیامده باشم.» دختر با اطمینان به نشانه تأیید سر تکان میدهد. «مطمئنم باز است. اصلاً همه میخواهند بروند بازار دیگر.» دختر این را میگوید و با دست به دور و برش اشاره میکند. واگن زنانه نسبتاً شلوغ است. آنها که ایستگاه امام خمینی(ره) پیاده نشدهاند تا تغییر مسیر بدهند، مقصد نود درصدشان بازار است. صدای دستفروشها در همهمه واگن رساتر از باقی صداهاست. «روسریهای شیک و مجلسی دارم، بشور و بپوش. جنسش عالی است، تکان نمیخورد. بینداز توی ماشین، آخ نمیگوید. نگاه کنید یک دانهاش سر خودم هم هست. دیگر توی مغازه جنس 25 تومانی پیدا نمیکنی خواهرم. این را هم که این قیمت میدهم، خرید قبلم است. بخر سودش را ببر.» یکی دو زن توجهشان جلب میشود. روسریها را روی سر میاندازند و از همدیگر نظر میخواهند.«آبی نفتی بهصورت تو میآید. بنفش بیحالت میکند. مشکی نگیر دیگر، 10 تا مشکی داری.» گفتوگوهای معمول رد و بدل میشود و زنها که از شباهت شان میشود حدس زد خواهرند، عاقبت بعد از چند بار پرو سرپایی، دو تا شال آبی و خردلی برمیدارند. «آلوچه دارم. تمیز و بهداشتی. کار خودم است، بدون دخالت دست.» دختربچه شش، هفت ساله چشمش به بستههای نرم و قهوهای آلوچههای توی دست زن است که بدجوری دهان آدم را آب میاندازد. چیزی به مادرش میگوید. مادر با تردید نگاهی میاندازد اما عاقبت دست میکند توی کیفش و یک 10 هزار تومانی درمیآورد و سه کیسه آلوچه از زن میگیرد. دختر کوچولو فیالفور کیسه یکی از آلوچهها را باز میکند و آن را به دندان میکشد.
ایستگاه پانزده خرداد، بیشتر مسافران پیاده میشوند. خانم مسنی که به نظر نگران است جا بماند، زودتر از روی صندلی بلند شده و سعی میکند برای خودش راهی به سمت در باز کند. جوانترها راه میدهند تا پیاده شود. چند تا دختر نوجوان با هم شوخی میکنند و قاه قاه میخندند. سوژهشان کلاه بافتنی است که یکیشان سرش گذاشته و بقیه دارند سر به سرش میگذارند که توی این گرما این چیست که گذاشتی سرت؟!
تمام این صحنهها عادی است، عادیتر از آنچه آدم اصلاً بهشان توجه کند. بارها سوار مترو شدهام و این مسیر را پیمودهام. همیشه در همین ایستگاه راهم را میان انبوه جمعیتی که به سمت بازار روانه شدهاند، باز کردهام؛ گاهی حتی به سختی. امروز از همان روزهاست. فرقش با دفعههای قبل اما زیاد است؛ خیلی زیاد. روزی است که بیشترین قربانیان کرونا ثبت شده است؛ روز سیاه کرونا.
زمانی که به بازار میرسم، خبر شوکآور هنوز پخش نشده. ساعت 2 بعدازظهر اعلام میکنند که در 24 ساعت گذشته، 415 نفر در اثر ابتلا به کرونا درگذشتهاند. آدم یاد همان جمله برشت میافتد که اتفاقاً آنقدر توی شبکههای اجتماعی دست به دست شده که دیگر تقریباً همه آن را شنیدهاند:«آنکه میخندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.»
اخبار هولناک اما روزهاست شروع شده. اولش خانه نشینی و قرنطینه برای خیلیها جدی بود. بعد جریان عادی زندگی برقرار شد و عادی و عادیتر شد. برای خیلیها دیگر کرونا آن چهره ترسناک و دلهرهآورش را از دست داده است.
میان جمعیت از پلهها بالا میروم. نور پدیدار میشود و لختی بعد، آسمان تمام و کمال خودش را پهن میکند بالای سر آدمها. وسط خیابان پانزده خرداد دارند عملیات شهری انجام میدهند که جزئیاتش را به واسطه حصار پلاستیکی آبی رنگ که دورتادورش کشیدهاند، نمیتوان دید. در نتیجه بند آمدن بخشی از مسیر، جمعیت فشردهتر تردد میکند. تقریباً نمیشود کسی را پیدا کرد که ماسک نداشته باشد، البته اگر ماسک زیرچانهها را هم به حساب بیاوریم.
نزدیک ظهر است و روبهروی اغذیهفروشیها میشود جمعیتی را دید که مشغول گاز زدن به ساندویچهای پت و پهن و سرکشیدن نوشابه شیشهای هستند. تعداد زنها و بچهها بیشتر است.
«صدای من را هم عوض میکند؟ هرچیزی که بگویم؟» مرد در حالی که دارد بقیه پول مادر پسربچه را میگذارد کف دستش، جواب بچه را میدهد: «آره عمو جان، اول سوت را بگذار توی دهانت و بعد هرچه دوست داری بگو.» بچه میخواهد امتحان کند که مادر سرش داد میزند: «اینجا نه! بگذار برویم خانه.» مرد دوباره شروع میکند حرف زدن با سوت سوتک توی دهانش که صدایش را شبیه شخصیتهای کارتونی میکند. ماسک را زیر چانه زده. «اینجا هر روز همین قدر شلوغ است؟» مرد با همان صدا جواب میدهد: «هر روز.» و بعد سوت را درمیآورد و میگوید:«مثل شب عید است ولی کاسبی خبری نیست.» در بساط دستفروشیاش، همان سوتسوتکهایی است که پسربچه خریده و چند تکه اسباببازی دیگر. بعضیها بیاعتنا رد میشوند و برخی هم توجهشان برای چند لحظه به صاحب صدا جلب میشود. مرد میگوید از زیر ماسک نمیتواند صدای سوت سوتک را دربیاورد و مجبور است مدام ماسک را بردارد. میگوید تا به حال که خدا را شکر مریض نشده و از حالا به بعد هم خدا بزرگ است.
زنی دارد از یک دستفروش دیگر نشانی «مشیر خلوت» را میپرسد. مرد میگوید از کنار مسجد برو، آنجا از هر که بپرسی نشانت میدهد. زن راه میافتد و من هم دنبالش راه میافتم. از دروازه مسجد داخل میشود و از کنارگذر تاریک میگذرد. چند باری این مسیر را آمدهام. میرسد به دالانهای تو در توی بازار که آدمها یا برای گشت وگذار و تماشا گذرشان به آنجا میافتد یا قصد خرید کلی یا جزئی دارند. زن بعد از یکی دوبار پرسیدن و طی کردن چند دالان و پیچیدن به راهروهای تو در تو به مقصد میرسد. مشیر خلوت یک سرسرای دوطبقه است که حجرهها دورتا دورش ردیف شدهاند و به واسطه راهروی باریکی که نردههای فلزی، عابران را از خطر سقوط به زیرزمین حفظ میکند، با هم مرتبطند. اینجا راسته عمده فروشان ابزار و یراق دوخت و دوز است. دکمه و نخ و لایی چسب و انواع وسایل مورد نیاز برای کسانی که کسب و کارشان با این دست ابزار در ارتباط است چون مغازهدارها جنس تکی نمیفروشند و مثلاً اگر دکمه بخواهید باید حداقل یک بسته صدتاییاش را ببرید.
بازار شلوغی است و آدم فکر میکند لابد این کسب و کار رونق دارد اما مغازهدارها چیز دیگری میگویند. «شلوغی اینجا الکی است. همه برای گشت وگذار میآیند. طرف میآید 4 تا دکمه و زیپ بخرد یا اصلاً خریدی ندارد. بیشتر تفریحی میآیند.» کسی که این را میگوید به این نکته هم اشاره میکند که در این راسته یکی دو تا مغازه خرده فروشی هم هستند که آنها فروش شان اتفاقاً بهتر است. دکمه 600 تومانی عمده را دانهای 2 هزار تومان میفروشند. کرونا باعث نشده اینجا خلوتتر شود؟ مغازهدار دیگری که این را از او میپرسم، پوزخندی میزند و جواب میدهد:«فقط کار ما کساد شده اما شلوغی بازار همیشه همین است. فقط بحث خرید نیست، برای مردم بیشتر جنبه سرگرمی دارد. نگاه کنید چقدر خانم مسن اینجا میبینید. خب اینها که تولیدی و خیاطی ندارند که کارشان گیر باشد. قاعدتاً باید بنشینند توی خانه که مریض نشوند اما عین خیالشان نیست. آنها که مجبورند سر کار بروند، بحث شان جداست اما آدم اگر فقط برای اینکه حوصلهاش سر میرود، راه بیفتد بیاید بازار دیگر خیلی بیمبالاتی است. من زن و بچه خودم از خانه تکان نمیخورند. نمیدانم این خانمها چطور جرأت میکنند هر روز دست بچههای کوچکشان را بگیرند و راه بیفتند توی بازار؟!»
نفسم زیر سقف سرای مشیر یا همان مشیر خلوت زیر دو تا ماسک میگیرد. راهم را از یک خروجی میگیرم و وارد یکی از دالانهای اصلی بازار میشوم. جمعیت به آرامی در حرکت است. ساعت از دو گذشته. خبر هولناک اعلام شده است.

خیلی از کشتیگیران میترسند که مثل من مبتلا شوند
حامد جیرودی / رقابتهای کشتی بزرگسالان قهرمانی جهان در حالی روزهای 22 تا 30 آذر در بلگراد صربستان برگزار خواهد شد که شیوع ویروس کرونا بر این مسابقات هم سایه افکنده و پس از انصراف امریکا از حضور در مسابقات جهانــــی، فدراســـیون کشتی ژاپن نیز اعلام کرد به دلیل اوج گرفتن مجدد شیوع کرونا در اروپا، در رقابتهای جهانــــی صربســــتان شرکت نمیکند. با این حال، کشتیگیران ایرانی این روزها خود را برای حضور در این مسابقات آماده میکنند و رقابتهای باقی مانده انتخابی تیمهای ملی کشتی آزاد و همچنین 10 وزن کشتی فرنگی، 15 آبان در سالن ۱۲ هزار نفری آزادی تهران برگزار میشود. اما این مسابقات در شرایطی برگزار میشود که پس از ابتلای حمید سوریان قهرمان سابق کشتی فرنگی جهان و نایب رئیس فدراسیون کشتی به کرونا که منجر به بستری شدن او در بیمارستان و خوشبختانه بهبودیاش شد، حالا محمدرضا گرایی ملیپوش وزن 67 کیلوگرم فرنگی هم به ویروس کرونا مبتلا شده و با توجه به مثبت بودن تست کرونای او، مسابقات انتخابی این وزن، بین حسین اسدی و محمدجواد رضایی برگزار میشود. این موضوع باعث شد تا به سراغ گرایی برویم و او در گفتوگویی که با خبرنگار «ایران» داشت، درباره وضعیت خود چنین توضیح داد: «نمیدانم که چطور مبتلا شدم. نتیجه تستم در جام یادگار امام(ره) منفی بود که توانستم کشتی بگیرم ولی بعد از آن در اردو علائم بیماری بروز کرد و احساس سرماخوردگی داشتم و دو سه روز آخر اردو هم تمرین نمی کردم. بعد هم تب داشتم همراه با بدن درد و حس بویاییام را از دست داده بودم. به شیراز که برگشتم تست کرونا دادم که تستم مثبت شد و الان هم در خانه قرنطینهام. الان سرفه هم میکنم اما وضعیتم خیلی بد نیست.»
در این شرایط او انتخابی تیم ملی برای حضور در مسابقات جهانی را از دست داد. او در این باره چنین نظر داد: «بله چند روز دیگر مسابقات انتخابی برگزار میشود و من نمیتوانم در آن شرکت کنم و بعد از 14 روز قرنطینه، تست خواهم داد که اگر منفی باشد به اردو برمیگردم.»
این دارنده 2 مدال طلای زیر 23 سال قهرمانی جهان و آسیا در سال 2019 درباره اینکه آیا به این ترتیب مسابقات جهانی را هم از دست داده یا نه و آیا برای او انتخابی مجددی گذاشته خواهد شد یا خیر چنین پاسخ داد: «در مورد انتخابی مجدد هم هنوز چیزی معلوم نیست. مسابقات جهانی، آخر آذر برگزار میشود و آقای محمد بنا هم چیزی در این خصوص نگفته و باید دید ایشان و فدراسیون چه تصمیمی میگیرند. شرایط همه ما در اردو یکسان بود و حالا باید دید در انتخابی چه کسی اول میشود.»
او درباره وضعیت برادرش محمدعلی گرایی هم صحبت کرد: «علی هم وضعیت خوبی دارد. او هم باید فردا (امروز) به تهران برگردد تا تست بدهد و بعد در مسابقات انتخابی تیم ملی به میدان برود.»
گرایی درباره تأثیر کرونا روی مسابقات جهانی صربستان هم گفت: «الان شیوع کرونا طوری شده که برگزاری این مسابقات در هالهای از ابهام قرار گرفته است. تعدادی از کشورها انصراف داده اند و باید دید اتحادیه جهانی مسابقات را برگزار میکند یا نه. چون خیلی از کشتیگیران میترسند که مثل من مبتلا شوند و برای همین باید همه مراقب خودشان باشند تا به این بیماری مبتلا نشوند. همان طور که دیدید آقای سوریان هم مبتلا شده بود که خدا را شکر خوب شد. انشاءالله که هر چه زودتر این ویروس ریشه کن شود و همه مردم و ورزشکاران به شرایط عادی زندگی و ورزش خودشان برگردند.»
در این شرایط او انتخابی تیم ملی برای حضور در مسابقات جهانی را از دست داد. او در این باره چنین نظر داد: «بله چند روز دیگر مسابقات انتخابی برگزار میشود و من نمیتوانم در آن شرکت کنم و بعد از 14 روز قرنطینه، تست خواهم داد که اگر منفی باشد به اردو برمیگردم.»
این دارنده 2 مدال طلای زیر 23 سال قهرمانی جهان و آسیا در سال 2019 درباره اینکه آیا به این ترتیب مسابقات جهانی را هم از دست داده یا نه و آیا برای او انتخابی مجددی گذاشته خواهد شد یا خیر چنین پاسخ داد: «در مورد انتخابی مجدد هم هنوز چیزی معلوم نیست. مسابقات جهانی، آخر آذر برگزار میشود و آقای محمد بنا هم چیزی در این خصوص نگفته و باید دید ایشان و فدراسیون چه تصمیمی میگیرند. شرایط همه ما در اردو یکسان بود و حالا باید دید در انتخابی چه کسی اول میشود.»
او درباره وضعیت برادرش محمدعلی گرایی هم صحبت کرد: «علی هم وضعیت خوبی دارد. او هم باید فردا (امروز) به تهران برگردد تا تست بدهد و بعد در مسابقات انتخابی تیم ملی به میدان برود.»
گرایی درباره تأثیر کرونا روی مسابقات جهانی صربستان هم گفت: «الان شیوع کرونا طوری شده که برگزاری این مسابقات در هالهای از ابهام قرار گرفته است. تعدادی از کشورها انصراف داده اند و باید دید اتحادیه جهانی مسابقات را برگزار میکند یا نه. چون خیلی از کشتیگیران میترسند که مثل من مبتلا شوند و برای همین باید همه مراقب خودشان باشند تا به این بیماری مبتلا نشوند. همان طور که دیدید آقای سوریان هم مبتلا شده بود که خدا را شکر خوب شد. انشاءالله که هر چه زودتر این ویروس ریشه کن شود و همه مردم و ورزشکاران به شرایط عادی زندگی و ورزش خودشان برگردند.»

«مطالبه عمومی» دولت الکترونیک را تکمیل میکند
سوسن صادقی
خبرنگار
«اقدام دستگاههای اجرایی و نهادها در توسعه و پیشرفت پروژه دولت الکترونیک، از طریق سامانه رصد و پایش مدیریت 23 پروژه اولویت دار دولت الکترونیک در معرض نظر عموم قرار گرفته و همین موضوع باعث شده نه تنها دستگاههای اجرایی نسبت به تکمیل خدمات خود حساس شوند، بلکه مطالبه عمومی را نیز در پی دارد.» این بخشی از صحبتهای شهره ناصری معاونت سیاستگذاری و اعتباربخشی سازمان فناوری اطلاعات ایران و مجری این سامانه است. با وی درباره کارکرد این سامانه به گفتوگو نشستهایم که میخوانید.
٭ ٭ ٭
سامانه رصد و پایش 23 پروژه اولویت دار دولت الکترونیک با چه هدفی راهاندازی شده است؟
این سامانه (e-monitor.ito.gov.ir) در راستای سه هدف شفافیت، خدمترسانی بهتر و تعامل بیشتر از سوی سازمان فناوری اطلاعات راهاندازی شده است، به عبارتی برای اینکه این پروژهها اثربخش شوند نیازمند مدیریت یکپارچه بود به همین دلیل این سامانه در سه سطح کلان (سبد پروژه)، سطح پروژه و سطح سازمانهای ذینفع، گزارش ارائه میدهد تا برای تصمیمسازیها مورد استفاده قرار بگیرد.
این سامانه چه زمانی به بهرهبرداری رسید؟
کار راهاندازی این سامانه را از سال 98 آغاز کردیم و سعی شد از تجربیات جهانی بخصوص کره جنوبی استفاده شود. کار با 8 پروژه شروع و سپس به 10 پروژه رسید و سپس اولین نسخه سامانه رصد و پایش پروژه دولت الکترونیک در 21 بهمن ماه سال 98 برای 10 پروژه تعریف و راهاندازی شد. در ادامه کار با اصلاحاتی که روی سامانه صورت گرفت و تأمین زیرساختها، پروژهها افزایش یافت و در نهایت با جمع بندی، 23 پروژه بهدست آمد. این سامانه 14 اسفندماه سال 98 راهاندازی اما اوایل شهریورماه سالجاری (99) و همزمان با هفته دولت بهصورت رسمی رونمایی شد.
سازمان فناوری اطلاعات در راهاندازی این سامانه با چه چالشی روبهرو بود؟
اصلیترین چالش پروژه، همراه کردن 25 سازمان ذینفع برای ارائه اطلاعات و تکمیل دادهها بود چرا که در ابتدا برخی دستگاهها در ارائه اطلاعات مقاومت میکردند ولی بتدریج بجز یک یا دو مورد استثنا، همه سازمانها با آگاهی از مزایا و کاربرد این سامانه، به آن متصل شده و اطلاعات پروژههای مرتبط خود را به روزرسانی میکنند به طوری که این سامانه با ورود اطلاعات در حال تبدیل شدن به یک هاب یکپارچه جهت مستندسازی و گزارش دهی پروژه هاست.
23 پروژه شامل چه پروژههایی میشوند؟
عمده این 23 پروژه در حوزه خدمترسانی و مدیریت بهتر خدمات دولت به مردم و در راستای ایجاد شفافیت و تعامل بهتر و مؤثرتر است. بخشی از آنها بهصورت مستقیم به مردم خدمترسانی میکنند (مانند پروژه نظام سلامت الکترونیک، بیمه الکترونیک، دولت همراه، دفاتر پیشخوان، هویت هوشمند حقیقی و حقوقی، کارپوشه ملی ایرانیان، درگاه ملی مجوزها، سامانه مکان محور و پنجره واحد اطلاعات کشور.) بخش دیگر پروژههایی هستند که برای مدیریت مناسبتر خدمات دولت به کسب و کارها و در راستای شفافیت و جلوگیری از فساد مؤثر هستند (مانند امضای الکترونیک، اعتبارسنجی مدارک، پنجره واحد مدیریت زمین، بانکداری الکترونیک، سامانه یکپارچه حسابداری، نظام خزانه داری، سامانه شناسایی قاچاق و سامانه جامع حمل و نقل)، تعدادی از این پروژهها نیز بهصورت خاص به ارتباط بین دولت و کسب و کارها میپردازند؛ (مانند سامانه ستاد) بخشی از این پروژهها در راستای مدیریت بهتر منابع درآمدی دولت و تسهیل ارتباط با کسب و کارها و مردم عمل میکنند (مانند مالیات الکترونیک و پنجره واحد تجاری) و در نهایت پروژه تبادل اطلاعات و استعلامات است که بهعنوان زیرساخت ارتباطی نقش آفرینی میکنند و البته پروژه کارمندایران در حوزه نظام اداری و خدمترسانی به کارکنان دولت خدمت ارائه میکند. (با هدف واگذاری خدمات به کسب و کارها از سوی دولت و خدمترسانی مردم.)
راهاندازی این سامانه در بین دستگاههای مختلف چه بازخوردهایی داشته و در این مدت آیا شاهد پیشرفتی در پروژهها بودهاید؟
از آنجایی که نتایج اقدامهای سازمانها در سامانه مدیریت پروژه انعکاس مییابد، سازمانها حساس شده از اینرو برای پیشرفت پروژه خود اقدام کردهاند. سازمانها با راهاندازی سامانه، درک بهتری از روند تکمیل خدمات خود پیدا کردهاند و در حال حاضر از این سامانه برای ارائه خدمات و فعالیتهای خود استفاده میکنند؛ حتی دستگاههایی که در ابتدای راهاندازی سامانه مقاومت میکردند، بعد از راهاندازی سامانه بهصورت داوطلب درخواست استفاده از سامانه را داشته و پیشرفت پروژههای خود را در معرض دید عموم قرار دادند؛ حتی در مواردی نیز خواستار قرار دادن سایر پروژههای خارج از این 23 پروژه شدند.
با راهاندازی سامانه، کدام دستگاهها روند تکمیل پروژهها را سرعت بخشیدند؟
راهاندازی سامانه منجر به تسریع در اجرای بسیاری از پروژهها شد ولی سازمان ثبت اسناد در پروژه هویت هوشمند حقوقی، شرکت پست در پروژه مکان محور، بیمه سلامت در پروژه بیمه الکترونیک، وزارت بهداشت در پروژه نظام سلامت الکترونیک، سازمان امور مالیاتی در پروژه مالیات الکترونیک، مرکز توسعه تجارت الکترونیکی در پروژه امضا، سازمان اداری و استخدامی در پروژه کارمندایران و... بیشتر از سایر پروژهها روند تکمیل را طی کردند و برای سرعت بخشیدن تکمیل سایر خدمات از سوی دستگاهها، به نظارت دستگاههای ذیربط نیازاست.
نظارت بر روند کار دستگاهها چگونه انجام میشود؟
در سامانه، سیستم تیکتینگ (نرمافزار پشتیبانی آنلاین) قرار داده شده که نهادهای نظارتی را قادر میسازد تا بتوانند مصوبات و وظایف هرکدام از سازمان را بهصورت مستند پیگیری کنند. در صورت نیاز سامانه میتواند با مدلسازی مجموعه ای از اقدامها، سازمانهای فعال و سازمانهایی که نتوانستهاند، مأموریت خود را به پایان برسانند ، شناسایی و معرفی کند. به همین دلیل نهادهای مختلف با استفاده از دادههای موجود در سامانه، میتوانند دلیل عقبماندگی یا انحراف از برنامه را از دستگاهها مطالبه کنند یا زمینه ساز تقویت هرچه بیشتر رصد و پایش مناسب پروژههای اولویتدار شوند.
پیشرفت هر دستگاه چگونه رصد و گزارش میشود؟
زمانبندی دستگاهها برای تکمیل پروژه خود از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور و با همکاری خود دستگاهها تهیه و در سامانه قرار گرفته است و مبنای محاسبه پیشرفت هم این زمانبندی اجرایی است. از سوی دیگر کیفیت خدمات ارائه شده از سوی سامانه و هم پوشش جامعه هدف آن با مجموعهای از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) که برای هر کدام از پروژهها تعریف شده، سنجیده و میزان آنها نیز از سوی سازمانها تکمیل میشود. علاوه بر این ریسکهای هرکدام از پروژهها و وضعیت ذینفعان نیز شناسایی میشود. مهمتر اینکه برای هر پروژه نیز مدل مفهومی تدوین شده، بهطوری که در یک شمای کلی عملکرد سامانه نشان داده میشود تا از این طریق بتوان ورودیها و خروجی، فرآیندها و گلوگاهها را شناسایی کرد و درصدد رفع مشکلات مربوطه برآمد.
چه نهادهایی در مدیریت این 23 پروژه نقش آفرینی میکنند؟
3 نهاد اصلی در مدیریت این پروژهها نقش آفرینی میکنند. سازمان فناوری اطلاعات بهعنوان بخش اصلی و متولی ایجاد سامانه، رصد و پایش پروژهها و ایجاد انسجام بیشتر پروژهها و یکپارچگی را برعهده دارد. سازمان اداری و استخدامی با برگزاری جلسات مختلف پایش و رصد مناسب را پیگیری میکند. سازمان برنامه و بودجه هم بازوی مالی در حوزه تأمین مالی و مدیریت هزینه کرد پروژه است.
یکی از اهداف سامانه برای تکمیل دولت الکترونیک، مطالبه عمومی است. برای این بخش چه تدابیری اندیشیده شده است؟
هدف اصلی دولت الکترونیک افزایش شفافیت و خدمترسانی مناسب به مردم است در واقع صاحبان اصلی این پروژهها مردم هستند و مطالبه عمومی آنها باعث میشود دولت الکترونیک تکمیل شود در سامانه چندین بخش برای دریافت نظرات و دیدگاههای مردم بهصورت اختصاصی برای هر پروژه در نظر گرفته شده است. همچنین هرنوع پیشنهاد و انتقاد به هر کدام از پروژه ها از طریق سیستم تیکتینگ قابلیت انتقال به سازمان مربوطه را دارد. علاوه بر این در صورت نیاز نیز مردم میتوانند با اعلام مشارکت اجتماعی در پروژهها همکاری داشته باشند.
فکر میکنید با تغییر دولت این سامانه بتواند کماکان به کار خود ادامه دهد؟
الگوی تدوین شده برای رصد و پایش پروژهها به گونهای طراحی شده است که منجر به افزایش عملکرد و خدمترسانی بهتر به مردم شود. با توجه به اینکه هدف هر دولتی تسهیل این خدمات است بنابراین ،این سامانه همچنان به کار خود ادامه میدهد و الگوی ایجاد شده در آینده نیز تداوم خواهد داشت.

کالاهای اساسی هر چه زودتر از گمرک ترخیص شوند
گروه اقتصادی -رئیس جمهوری گفت: تصمیمات ستاد اقتصادی دولت برای استفاده از ارز صادراتی و ارز متقاضی جهت تأمین کالاهای ضروری و نیازهای وارداتی واحدهای تولیدی، باید به طور کامل و سریع اجرایی شود و هر گونه کندی یا ناهماهنگی در این باره به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی روز گذشته در یکصد و هفتاد و هشتمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، پس از ارائه گزارش اقدامات انجام شده برای ترخیص سریعتر کالاهای اساسی و مواد اولیه کارخانجات از گمرک، تأکید کرد که تصمیمات اتخاذ شده در ستاد اقتصادی دولت برای استفاده از ارز صادراتی و ارز متقاضی جهت تأمین کالاهای ضروری و نیازهای وارداتی واحدهای تولیدی، باید به طور کامل و سریع اجرایی شود و هرگونه کندی یا ناهماهنگی در این خصوص به هیچوجه قابل پذیرش نیست.
با اینکه دولت برای تأمین کالاهای اساسی ارز 4200 تومانی را تخصیص میدهد اما افزایش قیمت این کالاها در بازار رخ داده است. رئیسجمهوری روزگذشته در جلسه ستاد اقتصادی دولت، ناهماهنگی دستگاههای متولی را علت کمبود یا افزایش قیمت کالاهای اساسی عنوان کرد.
تخصیص 8 میلیارد دلار ارز
با وجود برخی اظهارات در مورد تأمین نشدن ارز 4200 تومانی برای واردات یا ترخیص کالاهای اساسی و مواد اولیه از گمرکات، گزارش رسمی بانک مرکزی نشان میدهد این بانک از ابتدای امسال 8 میلیارد دلار ارز به نرخ 4200 تومان را برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص داده است. بنابر اعلام بانک مرکزی، «از ابتدای سال تاکنون ارز کالاهای اساسی طبق مقررات تأمین شده است؛ ضمن آنکه تعیین «اولویت بندی» نوع و میزان ارز کالاها برعهده وزارتخانههای ذیربط اعم از صمت، جهاد کشاورزی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.» در واقع بانک مرکزی «سقف تعیین شده در مصوبه ستاد اقتصادی دولت برای تأمین ارز، را به طور کامل اجرا کرده است و این، وظیفه وزارتخانههای مربوطه است که با «اولویت بندی» در سقف مذکور، تعیین کنند برای چه کالاهایی و چه شرکتهایی تأمین ارز شوند.»
از 8 میلیارد دلار ارز دولتی تخصیصی برای کالاهای اساسی 5.5 میلیارد دلار برای کالای اساسی (ذرت، دانه روغنی، روغن خام، کنجاله، جو و گندم) و 1.5 میلیارد دلار برای دارو و یک میلیارد دلار برای تجهیزات پزشکی در نظر گرفته شده است. اما در چندماه گذشته افزایش قیمت نهادههای دامی و نرسیدن این نهادهها با ارز 4200تومانی به دست تولیدکنندگان موجب افزایش قیمت مرغ و تخم مرغ شده است. از طرف دیگر صنایع لبنی هم به همین دلیل خواستار افزایش دوباره قیمتها هستند.
رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت، به شرایط رو به بهبود وضعیت منابع ارزی و حرکت مثبت تولید و صادرات کشور و تقویت مناسبات خارجی همزمان با اجرای تصمیمات برای تسهیل واردات و صادرات اشاره و ابراز امیدواری کرد که «بازارهای ارز، سرمایه و کالا به ثبات و آرامش بازگردد.»
تصمیمات جدید برای ترخیص کالاها
کندی روند ترخیص کالاها از گمرکات و انبارها در بنادر تأثیر زیادی بر تأمین نشدن بموقع مواد اولیه یا کالاهای اساسی و بهدنبال آن افزایش قیمت کالاها دارد. در این خصوص محمد راستاد، رئیس سازمان بنادرو دریانوردی نیز در گفتوگو با «ایران» از موجودی 8 میلیون تن کالا در بنادر خبر داد که به گفته او نصف این میزان موجودی، کالاهای اساسی است. او با اشاره به برخی مشکلات ترخیص کالاها گفت: برای هماهنگی بیشتر دستگاهها، فرآیندهای جدیدی در نظر گرفته شده که بزودی ابلاغ میشود. راستاد افزود: با ابلاغ دستورالعملهای جدید روند ترخیص کالا از بنادر سرعت میگیرد.
روز شنبه نیز، عبدالناصرهمتی، رئیس کل بانک مرکزی از تصمیمات جدید ستاد اقتصادی دولت خبر داده بود که به گفته او «باعث بازگرداندن ثبات به بازار ارز و تأمین ارز کالاهای وارداتی خواهد شد.»
همچنین علیرضا رزمحسینی، وزیرصمت از اجرای شیوهنامه جدید واردات در برابر صادرات خبر داد که در روزهای آینده توسط رئیسجمهوری ابلاغ میشود. آنطور که رزمحسینی عنوان کرده «فهرست اقلام وارداتی مورد نیاز کشور تهیه شده که در اختیار صادرکنندگان قرار میگیرد و همه بازرگانان دارای تعهد ارزی از سال ۹۸ میتوانند یک واردکننده را معرفی یا خود، اقلام مورد نیاز کشور را واردات انجام دهند. از این طریق پیمانسپاری ارزی محقق شده و رفع تعهد نیز انجام خواهد شد که گامی خردمندانه برای حمایت از صادرات، گشایش مسیر برای توسعه صادراتی و افزایش تولید در کشور محسوب میشود تا تأمین مواد اولیه تولید با این روش تسهیل شود. در این شیوهنامه پیشبینی شده که مباحث تعهدات ارزی اقلام کالایی گروههای ۲ و سه همانند گذشته با بانک مرکزی بوده و تخصیص ارز نیز از این مسیر انجام شود.»
وزیر صمت برای حل مشکل ترخیص کالا از گمرکات هم گفت: «افرادی که ارز متقاضی در اختیار دارند از طریق تهاتر میتوانند قطعات و مواد اولیه بخش تولید را تأمین کنند و از این طریق میتوان جلوی رسوب کالاها در گمرکات را گرفت.»
رفع موانع
برای تسهیل روند تجارت و ترخیص کالا، روز گذشته رئیسجمهوری وزارتخانههای صمت، اقتصاد و دارایی و جهادکشاورزی را مکلف کرد در اسرع وقت موانع ترخیص این کالاها را رفع کنند و از بانک مرکزی خواست همکاری لازم را معمول دارد.
وی با تأکید بر اینکه تأمین معیشت جامعه دغدغه نخست دولت و نظام است، اظهار داشت: بخش عمدهای از مواد غذایی مردم به اندازه کافی در داخل تولید میشود، لذا نباید ناهماهنگیها در زمینه کالارسانی و توزیع این کالاها موجب بیثباتی قیمتها و ایجاد مشکل برای مردم شود.
13.8 میلیون تن واردات کالاهای اساسی
با اینکه کمبود نهادهای دامی علت اصلی افزایش قیمت گوشت مرغ و اخیراً افزایش قیمت گوشت قرمز عنوان میشود اما آمار رسمی گمرک از تجارت 7 ماهه کشور نشان میدهد سهم واردات در این مدت 19.3 میلیون تن کالا بوده واز این میزان سهم کالاهای اساسی 13.8میلیون تن بوده است. مهدی میراشرفی، رئیس کل گمرک با اشاره به این آمار گفت: یکی از عمدهترین کالاهای اساسی وارد شده ذرت به وزن 5.8میلیون تن بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل (5.1 میلیون تن) رشد دارد و جزو نهادهای اصلی در خوراک دام و طیور است.
در مورد علت افزایش قیمت گوشت قرمز در روزهای گذشته، علاوه بر قیمت نهادهها ممنوعیت جابهجایی دام در بین استانها، هم عامل دیگری از سوی فعالان بازار و حوزه تولید، برای آن عنوان میشود. اخیراً دامپزشکی استانها نامهای ابلاغ کرده که هر گونه جابهجایی دام بین استانها ممنوع شود. متولیان تولید تأکید میکنند با وجود افزایش تولید و عرضه گوشت چنین تصمیمی در شرایط فعلی منطقی به نظر نمیرسد و موجب افزایش قیمت گوشت در بازارشده است.
رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت به این موضوع هم اشاره کرد و گفت: نوسانات اخیر برخی از اقلام اساسی مانند گوشت قرمز ناشی از برخی ناهماهنگیها در شبکه تأمین و توزیع است و باید هرچه زودتر چنین مشکلاتی توسط وزارت صمت و وزارت جهادکشاورزی برطرف شود. سایر دستگاههای مرتبط نیز موظفند در تنظیم بازار با وزارت صمت هماهنگی و همکاری لازم را داشته باشند.
با توجه به آمارها مراجع رسمی در مورد تأمین ارز 4200 تومانی، موجودی کالا در بنادر و همچنین واردات مواد اولی و کالاهای اساسی، بهنظر میرسد علت کمبود کالا و سپس افزایش قیمتها در بازار، آنطور که رئیسجمهوری عنوان کرده ناهماهنگی دستگاههای متولی است و کمبودی در زمینه تأمین یا واردات وجود ندارد. از اینرو دولت شیوهنامههای جدیدی برای تأمین و تخصیص ارز و همچنین برای واردات و صادرات کالا در نظر گرفته است که با اجرای این شیوهنامهها در روزهای آتی، ثبات قیمتها و آرامش نسبی در بازار کالاهای اساسی انتظار میرود.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی روز گذشته در یکصد و هفتاد و هشتمین جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، پس از ارائه گزارش اقدامات انجام شده برای ترخیص سریعتر کالاهای اساسی و مواد اولیه کارخانجات از گمرک، تأکید کرد که تصمیمات اتخاذ شده در ستاد اقتصادی دولت برای استفاده از ارز صادراتی و ارز متقاضی جهت تأمین کالاهای ضروری و نیازهای وارداتی واحدهای تولیدی، باید به طور کامل و سریع اجرایی شود و هرگونه کندی یا ناهماهنگی در این خصوص به هیچوجه قابل پذیرش نیست.
با اینکه دولت برای تأمین کالاهای اساسی ارز 4200 تومانی را تخصیص میدهد اما افزایش قیمت این کالاها در بازار رخ داده است. رئیسجمهوری روزگذشته در جلسه ستاد اقتصادی دولت، ناهماهنگی دستگاههای متولی را علت کمبود یا افزایش قیمت کالاهای اساسی عنوان کرد.
تخصیص 8 میلیارد دلار ارز
با وجود برخی اظهارات در مورد تأمین نشدن ارز 4200 تومانی برای واردات یا ترخیص کالاهای اساسی و مواد اولیه از گمرکات، گزارش رسمی بانک مرکزی نشان میدهد این بانک از ابتدای امسال 8 میلیارد دلار ارز به نرخ 4200 تومان را برای تأمین کالاهای اساسی اختصاص داده است. بنابر اعلام بانک مرکزی، «از ابتدای سال تاکنون ارز کالاهای اساسی طبق مقررات تأمین شده است؛ ضمن آنکه تعیین «اولویت بندی» نوع و میزان ارز کالاها برعهده وزارتخانههای ذیربط اعم از صمت، جهاد کشاورزی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.» در واقع بانک مرکزی «سقف تعیین شده در مصوبه ستاد اقتصادی دولت برای تأمین ارز، را به طور کامل اجرا کرده است و این، وظیفه وزارتخانههای مربوطه است که با «اولویت بندی» در سقف مذکور، تعیین کنند برای چه کالاهایی و چه شرکتهایی تأمین ارز شوند.»
از 8 میلیارد دلار ارز دولتی تخصیصی برای کالاهای اساسی 5.5 میلیارد دلار برای کالای اساسی (ذرت، دانه روغنی، روغن خام، کنجاله، جو و گندم) و 1.5 میلیارد دلار برای دارو و یک میلیارد دلار برای تجهیزات پزشکی در نظر گرفته شده است. اما در چندماه گذشته افزایش قیمت نهادههای دامی و نرسیدن این نهادهها با ارز 4200تومانی به دست تولیدکنندگان موجب افزایش قیمت مرغ و تخم مرغ شده است. از طرف دیگر صنایع لبنی هم به همین دلیل خواستار افزایش دوباره قیمتها هستند.
رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت، به شرایط رو به بهبود وضعیت منابع ارزی و حرکت مثبت تولید و صادرات کشور و تقویت مناسبات خارجی همزمان با اجرای تصمیمات برای تسهیل واردات و صادرات اشاره و ابراز امیدواری کرد که «بازارهای ارز، سرمایه و کالا به ثبات و آرامش بازگردد.»
تصمیمات جدید برای ترخیص کالاها
کندی روند ترخیص کالاها از گمرکات و انبارها در بنادر تأثیر زیادی بر تأمین نشدن بموقع مواد اولیه یا کالاهای اساسی و بهدنبال آن افزایش قیمت کالاها دارد. در این خصوص محمد راستاد، رئیس سازمان بنادرو دریانوردی نیز در گفتوگو با «ایران» از موجودی 8 میلیون تن کالا در بنادر خبر داد که به گفته او نصف این میزان موجودی، کالاهای اساسی است. او با اشاره به برخی مشکلات ترخیص کالاها گفت: برای هماهنگی بیشتر دستگاهها، فرآیندهای جدیدی در نظر گرفته شده که بزودی ابلاغ میشود. راستاد افزود: با ابلاغ دستورالعملهای جدید روند ترخیص کالا از بنادر سرعت میگیرد.
روز شنبه نیز، عبدالناصرهمتی، رئیس کل بانک مرکزی از تصمیمات جدید ستاد اقتصادی دولت خبر داده بود که به گفته او «باعث بازگرداندن ثبات به بازار ارز و تأمین ارز کالاهای وارداتی خواهد شد.»
همچنین علیرضا رزمحسینی، وزیرصمت از اجرای شیوهنامه جدید واردات در برابر صادرات خبر داد که در روزهای آینده توسط رئیسجمهوری ابلاغ میشود. آنطور که رزمحسینی عنوان کرده «فهرست اقلام وارداتی مورد نیاز کشور تهیه شده که در اختیار صادرکنندگان قرار میگیرد و همه بازرگانان دارای تعهد ارزی از سال ۹۸ میتوانند یک واردکننده را معرفی یا خود، اقلام مورد نیاز کشور را واردات انجام دهند. از این طریق پیمانسپاری ارزی محقق شده و رفع تعهد نیز انجام خواهد شد که گامی خردمندانه برای حمایت از صادرات، گشایش مسیر برای توسعه صادراتی و افزایش تولید در کشور محسوب میشود تا تأمین مواد اولیه تولید با این روش تسهیل شود. در این شیوهنامه پیشبینی شده که مباحث تعهدات ارزی اقلام کالایی گروههای ۲ و سه همانند گذشته با بانک مرکزی بوده و تخصیص ارز نیز از این مسیر انجام شود.»
وزیر صمت برای حل مشکل ترخیص کالا از گمرکات هم گفت: «افرادی که ارز متقاضی در اختیار دارند از طریق تهاتر میتوانند قطعات و مواد اولیه بخش تولید را تأمین کنند و از این طریق میتوان جلوی رسوب کالاها در گمرکات را گرفت.»
رفع موانع
برای تسهیل روند تجارت و ترخیص کالا، روز گذشته رئیسجمهوری وزارتخانههای صمت، اقتصاد و دارایی و جهادکشاورزی را مکلف کرد در اسرع وقت موانع ترخیص این کالاها را رفع کنند و از بانک مرکزی خواست همکاری لازم را معمول دارد.
وی با تأکید بر اینکه تأمین معیشت جامعه دغدغه نخست دولت و نظام است، اظهار داشت: بخش عمدهای از مواد غذایی مردم به اندازه کافی در داخل تولید میشود، لذا نباید ناهماهنگیها در زمینه کالارسانی و توزیع این کالاها موجب بیثباتی قیمتها و ایجاد مشکل برای مردم شود.
13.8 میلیون تن واردات کالاهای اساسی
با اینکه کمبود نهادهای دامی علت اصلی افزایش قیمت گوشت مرغ و اخیراً افزایش قیمت گوشت قرمز عنوان میشود اما آمار رسمی گمرک از تجارت 7 ماهه کشور نشان میدهد سهم واردات در این مدت 19.3 میلیون تن کالا بوده واز این میزان سهم کالاهای اساسی 13.8میلیون تن بوده است. مهدی میراشرفی، رئیس کل گمرک با اشاره به این آمار گفت: یکی از عمدهترین کالاهای اساسی وارد شده ذرت به وزن 5.8میلیون تن بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل (5.1 میلیون تن) رشد دارد و جزو نهادهای اصلی در خوراک دام و طیور است.
در مورد علت افزایش قیمت گوشت قرمز در روزهای گذشته، علاوه بر قیمت نهادهها ممنوعیت جابهجایی دام در بین استانها، هم عامل دیگری از سوی فعالان بازار و حوزه تولید، برای آن عنوان میشود. اخیراً دامپزشکی استانها نامهای ابلاغ کرده که هر گونه جابهجایی دام بین استانها ممنوع شود. متولیان تولید تأکید میکنند با وجود افزایش تولید و عرضه گوشت چنین تصمیمی در شرایط فعلی منطقی به نظر نمیرسد و موجب افزایش قیمت گوشت در بازارشده است.
رئیس جمهوری در جلسه ستاد اقتصادی دولت به این موضوع هم اشاره کرد و گفت: نوسانات اخیر برخی از اقلام اساسی مانند گوشت قرمز ناشی از برخی ناهماهنگیها در شبکه تأمین و توزیع است و باید هرچه زودتر چنین مشکلاتی توسط وزارت صمت و وزارت جهادکشاورزی برطرف شود. سایر دستگاههای مرتبط نیز موظفند در تنظیم بازار با وزارت صمت هماهنگی و همکاری لازم را داشته باشند.
با توجه به آمارها مراجع رسمی در مورد تأمین ارز 4200 تومانی، موجودی کالا در بنادر و همچنین واردات مواد اولی و کالاهای اساسی، بهنظر میرسد علت کمبود کالا و سپس افزایش قیمتها در بازار، آنطور که رئیسجمهوری عنوان کرده ناهماهنگی دستگاههای متولی است و کمبودی در زمینه تأمین یا واردات وجود ندارد. از اینرو دولت شیوهنامههای جدیدی برای تأمین و تخصیص ارز و همچنین برای واردات و صادرات کالا در نظر گرفته است که با اجرای این شیوهنامهها در روزهای آتی، ثبات قیمتها و آرامش نسبی در بازار کالاهای اساسی انتظار میرود.

روز نبرد درامریکا
سیاست خارجی امریکا در قبال ایران دچارچه تغییراتی میشود؟ دشواریهای«ترامپ» و «بایدن» پشت خاکریز برجام
3 و 4

داستان مکفارلین چه بود؟
محسن هاشمی: ماجرای مکفارلین به نفع ایران شد. این کار کاملاً زیر نظر سپاه انجام شده و محسن رضایی در جریان بود
عباس سلیمی نمین: یکی از دلایل شکلگیری مذاکرات مک فارلین تلاش هاشمی رفسنجانی برای پایان دادن به جنگ بود
حسین علایی: موضوع را هاشمی مدیریت کرد.این استراتژی خوبی است که هر مسئولی از هر فرصتی مقابل دشمنان استفاده کند
گروه سیاسی/ همچون بسیاری از مسائل و رویدادهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران، ماجرای سفر مک فارلین، مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری وقت امریکا به ایران و مبادله سلاح در قبال آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان، همچنان محل بحث و گفتوگو است. سفر مخفیانه مک فارلین به تهران در 1365 و در بحبوحه جنگ تحمیلی انجام شد. روز گذشته به همت انجمن اندیشه و قلم، نشستی به صورت حضوری و مجازی در کتابخانه ملی برگزار شد. هرچند این انجمن عنوان «بازخوانی ماجرای مک فارلین؛ آزادی گروگانها در برابر تأمین تسلیحات» را برای این همایش انتخاب کرد، اما محسن هاشمی رفسنجانی، فرزند آیتالله رفسنجانی فرمانده وقت جنگ، عباس سلیمی نمین، تاریخ پژوه، سردار حسین علایی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه، مجید تفرشی و جعفرشیرعلی نیا هریک از زوایای مختلف، ابعاد، دلایل وقوع این رویداد و پیامد سیاسی و نظامی آن برای ایران و امریکا را تشریح کردند.
محسن هاشمی: ماجرای مک فارلین به نفع ایران تمام شد
به گزارش «ایران»، محسن هاشمی سفر مک فارلین به تهران را صرفاً با هدف به دست آوردن تسلیحات مدرن برای مقابله با دشمن دانست و گفت: ایران با همان تسلیحات توانست 80 هواپیمای دشمن را سرنگون کند. او با اشاره به اهمیت آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان، اضافه کرد: این کار کاملاً زیر نظر سپاه انجام شده و محسن رضایی کاملاً در جریان بود.او با بیان اینکه در شرایط سخت جنگی این حرکت کاملاً به نفع ایران بود و کسانی که این سفر را افشا کردند منافع ایران را به خطر انداختند، ادامه داد: آیتالله منتظری و امام خمینی نیز این اقدام را تأیید کرده بودند و نباید این قسمت از تاریخ را تحریف کرد. محسن هاشمی، ماجرای مک فارلین را یک رسوایی برای امریکا دانست و گفت: امروز پس از سی سال باز هم گروهی میخواهند بهدلیل منافع جناحی، تاریخ را تحریف کنند که برخلاف نظر صریح مقام معظم رهبری است.
سلیمی نمین: امریکا به دنبال بیاعتبار کردن ایران بود
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر هم با بیان اینکه امریکا با دخالت دادن اسرائیل در هیأت مک فارلین، دنبال بیآبرو کردن جمهوری اسلامی ایران در پرچمداری ضدیت با صهیونیسم در منطقه بود، اظهار کرد: پایان دادن به مسأله مک فارلین از درایت و مدیریت امام بود که باعث شد تبعات این مسأله به داخل خود امریکا برگردد که امام در این زمینه حتی جلوی یک اعمال حق مجلس وقت، یعنی بررسی ماجرا در صحن علنی را گرفتند. این فعال سیاسی اصولگرا، یکی از دلایل شکلگیری مذاکرات مک فارلین را، تلاش هاشمی رفسنجانی برای پایان دادن به جنگ، برخلاف نظر امام دانست و افزود: آقای هاشمی میدانست که بدون ارتباط با امریکاییها نمیتوانند مسأله جنگ را حل کنند، یعنی امریکاییها را به خود خوشبین کنند یا بابهایی باز کنند که موضع امریکاییها را در این زمینه تعدیل کند. سلیمی نمین، با بیان اینکه امریکاییها با شرکت دادن مشاور نخستوزیر وقت اسرائیل در هیأت مک فارلین، به دنبال بیاعتبار کردن جمهوری اسلامی ایران بودند، اضافه کرد: بحث مک فارلین را باید از این زاویه در نظر گرفت که سیاست هاشمی رفسنجانی در جنگ با سیاست امام متفاوت بوده است، همچنین محور دیگری که باید بررسی شود، بازکردن باب مراوداتی با امریکاییها در مسأله گروگانهای این کشور است.
حسین علایی: تسلیحات امریکایی در جنگ استفاده نشد
حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز در سخنان خود با بیان اینکه علاوه بر مطالعه اسناد تاریخی، درباره این ماجرا با محسن کنگرلو مشاور وقت امنیت ملی نخست وزیر، وردی نژاد، محسن رضایی و محسن رفیقدوست صحبت کرده است، اظهار کرد: اساساً مسأله مبادله سلاح با امریکاییها از سوی محسن کنگرلو شروع شد، نه با هاشمی رفسنجانی، که هدف از آن نیز تأمین قطعات مورد نیاز برای ارتش بود که تجهیزات آن امریکایی بود.
علایی با اشاره به اینکه کنگرلو به پیشنهاد میرحسین موسوی، نخست وزیر، موضوع را با هاشمی مطرح میکند که فرمانده جنگ بود، افزود: بنابراین، این هاشمی نبود که دنبال امریکاییها برود تا جنگ را تمام کند، بلکه موضوع به ایشان ارجاع شد و ایشان سعی کرد موضوع را مدیریت کند، مضافاً اینکه این استراتژی خوبی است که هر مسئولی در هر زمانی از هر فرصتی مقابل دشمنان استفاده کند. علایی با بیان اینکه امریکایی ها از سال 64 دنبال آزادی گروگانهای خود در لبنان بودند، اضافه کرد: کنگرلو گفت از لحظه اول که مذاکرات شروع شد تا آخرین لحظه، امام در جریان بود. بنابراین اگر استراتژی هاشمی بود، امام تأیید کردند و قبول داشتند، کلیات را امام و سران قوا در جریان بودند، تنها کسی که در جریان نبود، آیتالله منتظری قائم مقام رهبری بود و اتفاقاً کاش ایشان در جریان میبود و مسأله افشا شدن آن اتفاق نمیافتاد. این فرمانده سپاه در دفاع مقدس، تأثیر تسلیحات گرفته شده از این مذاکرات را در زمان جنگ در سال 65 کاملاً رد کرد و آن را بی تأثیر دانست و در پاسخ به سلیمی نمین که استراتژی هاشمی در این مذاکرات را پایان جنگ میدانست، افزود: امام بعد از فتح خرمشهر گفتند نیروها از مرزها عبور نکنند و این یعنی که امام میخواستند جنگ را تمام کنند. او با بیان اینکه امام همیشه دنبال خاتمه جنگ بود، گفت: قرار نبود بجنگیم تا نابود شویم، بلکه میخواستیم بجنگیم تا پیروز شویم. بنابراین اگر آقای هاشمی در سال 62 به باوری مبنی بر پایان دادن به جنگ رسیده بود، باید به او آفرین گفت. آیا این خوب است که سال 65 بیش از 40 هزار شهید داشته باشیم، اما هیچ دستاوردی نداشته باشیم؟ بعد بگوییم امام گفت جنگ جنگ تا پیروزی. یعنی همین طوری باید بجنگیم؟ بنابراین جنگ را باید خاتمه داد، همانطور که امروز در رابطه با امریکا هم باید راه حلی پیدا کرد، یعنی باید از تجربه مک فارلین استفاده کرد و راهی برای حل مسأله امریکا پیدا کرد.
شیرعلینیا: هدف امریکا تداوم جنگ بود
جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر دفاع مقدس مسأله مذاکرات مک فارلین را از این زاویه ارزیابی کرد که اسرائیلیها، به دنبال طولانیتر شدن جنگ بودند تا از این طریق، دو دشمن آنان یعنی ایران و صدام، تضعیف شوند. او با بیان اینکه ماجرای خرید سلاح در ماجرای مک فارلین، بیسابقه بود و حتی تا امروز هم سابقه نداشته که سه کشور ایران، امریکا و اسرائیل در سطح کلان کشور خود با هم درگیر و در ارتباط باشند، گفت: مسأله خرید سلاح از سوی ایران در سال 64 جدی میشود، زیرا در این سال و اساساً بعد از عملیات خرمشهر ایران در شرایط خیلی سخت قرار میگیرد، پشتسر هم شکست میخورد تا جایی که توازن به سمت عراق تغییر میکند. شیرعلینیا با اشاره به اینکه بنبست سال 64 میتوانست زمینهساز پایان دادن به جنگ باشد، افزود: اما یکی از محوریترین کشورهای مخالف پایان جنگ و تداوم آن اسرائیل بوده است، و استراتژی این کشور این بود که دو کشور ایران و عراق به عنوان دو کشور دشمن اسرائیل توان هم را تقلیل بدهند و برای همین میخواهند از طریق مذاکرات مک فارلین این امیدواری را در ایران به وجود بیاورند که میتواند به پیروزی دست یابد تا از این طریق جنگ بیشتر تداوم یابد.
تفرشی: مک فارلین، مسألهای ذو ابعاد
مجید تفرشی، تاریخ پژوه هم ابتدا این مسأله را از جنبه تاریخی و روایت تاریخی بررسی کرد، به این معنی که به باور او، بررسی اسناد و مطالب مطرح شده درباره ماجرای مک فارلین نشان میدهد که ایرانی اهمیت بسیار کمتری نسبت به ثبت وقایع تاریخی از خود نشان میدهد. او گفت: در مورد ایرانیها افرادی که در این زمینه خاطرات نوشتند، یا خاطرات واقعی را ننوشتند یا افرادی که خاطره گفتند، روایتهایشان خواسته و ناخواسته تغییر کرده است و با واقعیت سازگاری ندارد، اما در جناح امریکا گفتوگوهای زیادی در این باره انجام شده، کتابهای زیادی نوشته شده و اتفاقاً مسأله نبود خاطرات شفاهی در بخش ایرانی، باعث شده است تا روایت امریکایی از این ماجرا غالب شود. تفرشی با طرح این سؤال که آیا این مذاکرات مسألهای موقتی برای مبادله سلاح بود یا تغییر پارادایم و رویکرد دو کشور ایران و امریکا نسبت یه یکدیگر؟ اضافه کرد: در هر دو طرف ایرانی و امریکایی هر دوی این دیدگاهها وجود داشت. یعنی در هر دو کشور کسانی بودند که این موضوع مذاکرات را مقطعی میدیدند و بعضیهای دیگر مسألهای برای تغییرات راهبردی مناسبات ایران و امریکا میدانستند. او تأکید کرد که امریکا میخواست از این طریق پول کمک به مخالفان دولت نیکاراگوئه را تأمین و گروگانهای خود را در لبنان آزاد کند و از سوی دیگر، ایران هم برای تغییر موازنه جنگ به سلاح نیاز داشت.
محسن هاشمی: ماجرای مک فارلین به نفع ایران تمام شد
به گزارش «ایران»، محسن هاشمی سفر مک فارلین به تهران را صرفاً با هدف به دست آوردن تسلیحات مدرن برای مقابله با دشمن دانست و گفت: ایران با همان تسلیحات توانست 80 هواپیمای دشمن را سرنگون کند. او با اشاره به اهمیت آزادسازی گروگانهای امریکایی در لبنان، اضافه کرد: این کار کاملاً زیر نظر سپاه انجام شده و محسن رضایی کاملاً در جریان بود.او با بیان اینکه در شرایط سخت جنگی این حرکت کاملاً به نفع ایران بود و کسانی که این سفر را افشا کردند منافع ایران را به خطر انداختند، ادامه داد: آیتالله منتظری و امام خمینی نیز این اقدام را تأیید کرده بودند و نباید این قسمت از تاریخ را تحریف کرد. محسن هاشمی، ماجرای مک فارلین را یک رسوایی برای امریکا دانست و گفت: امروز پس از سی سال باز هم گروهی میخواهند بهدلیل منافع جناحی، تاریخ را تحریف کنند که برخلاف نظر صریح مقام معظم رهبری است.
سلیمی نمین: امریکا به دنبال بیاعتبار کردن ایران بود
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر هم با بیان اینکه امریکا با دخالت دادن اسرائیل در هیأت مک فارلین، دنبال بیآبرو کردن جمهوری اسلامی ایران در پرچمداری ضدیت با صهیونیسم در منطقه بود، اظهار کرد: پایان دادن به مسأله مک فارلین از درایت و مدیریت امام بود که باعث شد تبعات این مسأله به داخل خود امریکا برگردد که امام در این زمینه حتی جلوی یک اعمال حق مجلس وقت، یعنی بررسی ماجرا در صحن علنی را گرفتند. این فعال سیاسی اصولگرا، یکی از دلایل شکلگیری مذاکرات مک فارلین را، تلاش هاشمی رفسنجانی برای پایان دادن به جنگ، برخلاف نظر امام دانست و افزود: آقای هاشمی میدانست که بدون ارتباط با امریکاییها نمیتوانند مسأله جنگ را حل کنند، یعنی امریکاییها را به خود خوشبین کنند یا بابهایی باز کنند که موضع امریکاییها را در این زمینه تعدیل کند. سلیمی نمین، با بیان اینکه امریکاییها با شرکت دادن مشاور نخستوزیر وقت اسرائیل در هیأت مک فارلین، به دنبال بیاعتبار کردن جمهوری اسلامی ایران بودند، اضافه کرد: بحث مک فارلین را باید از این زاویه در نظر گرفت که سیاست هاشمی رفسنجانی در جنگ با سیاست امام متفاوت بوده است، همچنین محور دیگری که باید بررسی شود، بازکردن باب مراوداتی با امریکاییها در مسأله گروگانهای این کشور است.
حسین علایی: تسلیحات امریکایی در جنگ استفاده نشد
حسین علایی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران نیز در سخنان خود با بیان اینکه علاوه بر مطالعه اسناد تاریخی، درباره این ماجرا با محسن کنگرلو مشاور وقت امنیت ملی نخست وزیر، وردی نژاد، محسن رضایی و محسن رفیقدوست صحبت کرده است، اظهار کرد: اساساً مسأله مبادله سلاح با امریکاییها از سوی محسن کنگرلو شروع شد، نه با هاشمی رفسنجانی، که هدف از آن نیز تأمین قطعات مورد نیاز برای ارتش بود که تجهیزات آن امریکایی بود.
علایی با اشاره به اینکه کنگرلو به پیشنهاد میرحسین موسوی، نخست وزیر، موضوع را با هاشمی مطرح میکند که فرمانده جنگ بود، افزود: بنابراین، این هاشمی نبود که دنبال امریکاییها برود تا جنگ را تمام کند، بلکه موضوع به ایشان ارجاع شد و ایشان سعی کرد موضوع را مدیریت کند، مضافاً اینکه این استراتژی خوبی است که هر مسئولی در هر زمانی از هر فرصتی مقابل دشمنان استفاده کند. علایی با بیان اینکه امریکایی ها از سال 64 دنبال آزادی گروگانهای خود در لبنان بودند، اضافه کرد: کنگرلو گفت از لحظه اول که مذاکرات شروع شد تا آخرین لحظه، امام در جریان بود. بنابراین اگر استراتژی هاشمی بود، امام تأیید کردند و قبول داشتند، کلیات را امام و سران قوا در جریان بودند، تنها کسی که در جریان نبود، آیتالله منتظری قائم مقام رهبری بود و اتفاقاً کاش ایشان در جریان میبود و مسأله افشا شدن آن اتفاق نمیافتاد. این فرمانده سپاه در دفاع مقدس، تأثیر تسلیحات گرفته شده از این مذاکرات را در زمان جنگ در سال 65 کاملاً رد کرد و آن را بی تأثیر دانست و در پاسخ به سلیمی نمین که استراتژی هاشمی در این مذاکرات را پایان جنگ میدانست، افزود: امام بعد از فتح خرمشهر گفتند نیروها از مرزها عبور نکنند و این یعنی که امام میخواستند جنگ را تمام کنند. او با بیان اینکه امام همیشه دنبال خاتمه جنگ بود، گفت: قرار نبود بجنگیم تا نابود شویم، بلکه میخواستیم بجنگیم تا پیروز شویم. بنابراین اگر آقای هاشمی در سال 62 به باوری مبنی بر پایان دادن به جنگ رسیده بود، باید به او آفرین گفت. آیا این خوب است که سال 65 بیش از 40 هزار شهید داشته باشیم، اما هیچ دستاوردی نداشته باشیم؟ بعد بگوییم امام گفت جنگ جنگ تا پیروزی. یعنی همین طوری باید بجنگیم؟ بنابراین جنگ را باید خاتمه داد، همانطور که امروز در رابطه با امریکا هم باید راه حلی پیدا کرد، یعنی باید از تجربه مک فارلین استفاده کرد و راهی برای حل مسأله امریکا پیدا کرد.
شیرعلینیا: هدف امریکا تداوم جنگ بود
جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر دفاع مقدس مسأله مذاکرات مک فارلین را از این زاویه ارزیابی کرد که اسرائیلیها، به دنبال طولانیتر شدن جنگ بودند تا از این طریق، دو دشمن آنان یعنی ایران و صدام، تضعیف شوند. او با بیان اینکه ماجرای خرید سلاح در ماجرای مک فارلین، بیسابقه بود و حتی تا امروز هم سابقه نداشته که سه کشور ایران، امریکا و اسرائیل در سطح کلان کشور خود با هم درگیر و در ارتباط باشند، گفت: مسأله خرید سلاح از سوی ایران در سال 64 جدی میشود، زیرا در این سال و اساساً بعد از عملیات خرمشهر ایران در شرایط خیلی سخت قرار میگیرد، پشتسر هم شکست میخورد تا جایی که توازن به سمت عراق تغییر میکند. شیرعلینیا با اشاره به اینکه بنبست سال 64 میتوانست زمینهساز پایان دادن به جنگ باشد، افزود: اما یکی از محوریترین کشورهای مخالف پایان جنگ و تداوم آن اسرائیل بوده است، و استراتژی این کشور این بود که دو کشور ایران و عراق به عنوان دو کشور دشمن اسرائیل توان هم را تقلیل بدهند و برای همین میخواهند از طریق مذاکرات مک فارلین این امیدواری را در ایران به وجود بیاورند که میتواند به پیروزی دست یابد تا از این طریق جنگ بیشتر تداوم یابد.
تفرشی: مک فارلین، مسألهای ذو ابعاد
مجید تفرشی، تاریخ پژوه هم ابتدا این مسأله را از جنبه تاریخی و روایت تاریخی بررسی کرد، به این معنی که به باور او، بررسی اسناد و مطالب مطرح شده درباره ماجرای مک فارلین نشان میدهد که ایرانی اهمیت بسیار کمتری نسبت به ثبت وقایع تاریخی از خود نشان میدهد. او گفت: در مورد ایرانیها افرادی که در این زمینه خاطرات نوشتند، یا خاطرات واقعی را ننوشتند یا افرادی که خاطره گفتند، روایتهایشان خواسته و ناخواسته تغییر کرده است و با واقعیت سازگاری ندارد، اما در جناح امریکا گفتوگوهای زیادی در این باره انجام شده، کتابهای زیادی نوشته شده و اتفاقاً مسأله نبود خاطرات شفاهی در بخش ایرانی، باعث شده است تا روایت امریکایی از این ماجرا غالب شود. تفرشی با طرح این سؤال که آیا این مذاکرات مسألهای موقتی برای مبادله سلاح بود یا تغییر پارادایم و رویکرد دو کشور ایران و امریکا نسبت یه یکدیگر؟ اضافه کرد: در هر دو طرف ایرانی و امریکایی هر دوی این دیدگاهها وجود داشت. یعنی در هر دو کشور کسانی بودند که این موضوع مذاکرات را مقطعی میدیدند و بعضیهای دیگر مسألهای برای تغییرات راهبردی مناسبات ایران و امریکا میدانستند. او تأکید کرد که امریکا میخواست از این طریق پول کمک به مخالفان دولت نیکاراگوئه را تأمین و گروگانهای خود را در لبنان آزاد کند و از سوی دیگر، ایران هم برای تغییر موازنه جنگ به سلاح نیاز داشت.

ترامپ و تنش های اجتماعی در انتخابات
فریدون مجلسی
کارشناس حوزه مسائل بینالملل
انتخابات سال 2020 ریاست جمهوری امریکا که فردا به سرانجام می رسد، تبدیل به یک جنجال و هرج و مرج اجتماعی بزرگ شده است. در تاریخ امریکا بودهاند رقبایی در انتخابات این کشور که در موقعیت ضعیفتری بودند و به رغم خواستشان انتخابات را واگذار کردند. اما هرگز سابقه نداشته، شاهد چنین رویدادهایی باشیم و یکی از طرفین انتخابات، تهدید به هرج و مرج بیشتر کند.
اماعلت اصلی وضعیت کنونی امریکا و فضای متشنج انتخاباتی آن، به نوع شخصیت رئیس جمهوری امریکا و نحوه انتخاب او در جریان انتخابات 2016 برمیگردد. ترامپ که متناسب با ریاست جمهوری کشور بزرگی مثل امریکا نبود، سال 2016 فقط به اعتبار ثروت مشکوکش، تنها بخاطر اهمال رأی دهندگان، با اعتماد به نفس کاذبی روی کار آمد. در آن زمان خانم هیلاری کلینتون موفق شد به میزان قابل توجهی آرای انتخاباتی دست یابد اما در آرای الکترال شکست خورد. دلیل آن نیز مشارکت پایین حامیان رقبای درون حزبی خانم کلینتون در انتخابات بود. در آن دوره طرفداران جناح چپ که خواهان عدالت اجتماعی فراتری در جامعه امریکا بودند و امیدی به خانم کلینتون نداشتند، رأی ندادند و اجازه دادند یک فرد جنجالی و غیرحرفهای به عرصه بالاترین پست اجرایی این کشور برسد و آنچه را که در سالهای گذشته دیدیم، رقم زند.اکنون 4 سال پس از آن زمان، نه فقط مردم بسیاری از نقاط جهان که وضعیت داخلی کشورشان تحت تأثیر سیاستهای امریکا است، با نگرانی این انتخابات را دنبال می کنند، که نخبگان سیاسی امریکا و مردم این کشور نیز نگران سرنوشت دموکراسی در کشور خود، به نتیجه انتخابات می نگرند و در انتظار آن هستند که آنچه با حضور ترامپ باعث هرج و مرج در کشورشان شده است، پایان گیرد.
بویژه که در روزهای اخیر شاهد بودند که چگونه مردان چرم پوش و خالکوبی شده حامی ترامپ، به حامیان حزب دموکرات حمله کردهاند. این مردان کسانی هستند که فاقد بینش سیاسی هستند و تنها به افکار افراطی ترامپ توجه دارند. تا زمانی که اینگونه اشخاص با حمایتهای خود به نوعی لمپنیسم در دایره حاکمیت کشور خود دامن زنند، انتظار می رود، روال هرج و مرج کنونی در امریکا نیز همچنان ادامه یابد. این مشابه همان چیزی است که در زمان هیتلر هم دیدیم که چگونه این اشخاص در مقام قدرت دست به سوء استفاده زده و از هیچ قانون شکنی عبور نکردند. ترامپ خود را نماینده جامعه لمپنی امریکا می داند. زیرا در این محیط بالیده است. او شومن نمایشهای جعلی کشتی کچ بوده و در اینگونه برنامهها مشارکت داشته است. طبیعی است که چنین فردی حامیان خود را در میان همین طیف افراد دارد. اما در نقطه مقابل گروه فکور امریکایی هستند که نگران هستند، اگر در انتخابات هم پیروز شوند، با مقاومت کسانی مواجه شوند که با سلاحی که در دست دارند، بخواهند فضا را ناامن کنند. البته این به آن معنا نیست که شاهد حملات گسترده در امریکا پس از انتخابات باشیم. زیرا در این کشور ارتش و نیروهای امنیتی کار خود را فارغ از این گرایشها انجام میدهند. اما به هر حال این گروهها نیز در صورت شکست ترامپ براحتی دست از تلاشهای خود برنخواهند داشت. از همین رو اکنون اغلب مردم امریکا نگران هستند که اگر ترامپ دیگر بار انتخاب شود، آینده آنها به کجا خواهد رفت. علت حضور آنها در رأیگیری پیش از موعد هم همین دست نگرانیها بود.
کارشناس حوزه مسائل بینالملل
انتخابات سال 2020 ریاست جمهوری امریکا که فردا به سرانجام می رسد، تبدیل به یک جنجال و هرج و مرج اجتماعی بزرگ شده است. در تاریخ امریکا بودهاند رقبایی در انتخابات این کشور که در موقعیت ضعیفتری بودند و به رغم خواستشان انتخابات را واگذار کردند. اما هرگز سابقه نداشته، شاهد چنین رویدادهایی باشیم و یکی از طرفین انتخابات، تهدید به هرج و مرج بیشتر کند.
اماعلت اصلی وضعیت کنونی امریکا و فضای متشنج انتخاباتی آن، به نوع شخصیت رئیس جمهوری امریکا و نحوه انتخاب او در جریان انتخابات 2016 برمیگردد. ترامپ که متناسب با ریاست جمهوری کشور بزرگی مثل امریکا نبود، سال 2016 فقط به اعتبار ثروت مشکوکش، تنها بخاطر اهمال رأی دهندگان، با اعتماد به نفس کاذبی روی کار آمد. در آن زمان خانم هیلاری کلینتون موفق شد به میزان قابل توجهی آرای انتخاباتی دست یابد اما در آرای الکترال شکست خورد. دلیل آن نیز مشارکت پایین حامیان رقبای درون حزبی خانم کلینتون در انتخابات بود. در آن دوره طرفداران جناح چپ که خواهان عدالت اجتماعی فراتری در جامعه امریکا بودند و امیدی به خانم کلینتون نداشتند، رأی ندادند و اجازه دادند یک فرد جنجالی و غیرحرفهای به عرصه بالاترین پست اجرایی این کشور برسد و آنچه را که در سالهای گذشته دیدیم، رقم زند.اکنون 4 سال پس از آن زمان، نه فقط مردم بسیاری از نقاط جهان که وضعیت داخلی کشورشان تحت تأثیر سیاستهای امریکا است، با نگرانی این انتخابات را دنبال می کنند، که نخبگان سیاسی امریکا و مردم این کشور نیز نگران سرنوشت دموکراسی در کشور خود، به نتیجه انتخابات می نگرند و در انتظار آن هستند که آنچه با حضور ترامپ باعث هرج و مرج در کشورشان شده است، پایان گیرد.
بویژه که در روزهای اخیر شاهد بودند که چگونه مردان چرم پوش و خالکوبی شده حامی ترامپ، به حامیان حزب دموکرات حمله کردهاند. این مردان کسانی هستند که فاقد بینش سیاسی هستند و تنها به افکار افراطی ترامپ توجه دارند. تا زمانی که اینگونه اشخاص با حمایتهای خود به نوعی لمپنیسم در دایره حاکمیت کشور خود دامن زنند، انتظار می رود، روال هرج و مرج کنونی در امریکا نیز همچنان ادامه یابد. این مشابه همان چیزی است که در زمان هیتلر هم دیدیم که چگونه این اشخاص در مقام قدرت دست به سوء استفاده زده و از هیچ قانون شکنی عبور نکردند. ترامپ خود را نماینده جامعه لمپنی امریکا می داند. زیرا در این محیط بالیده است. او شومن نمایشهای جعلی کشتی کچ بوده و در اینگونه برنامهها مشارکت داشته است. طبیعی است که چنین فردی حامیان خود را در میان همین طیف افراد دارد. اما در نقطه مقابل گروه فکور امریکایی هستند که نگران هستند، اگر در انتخابات هم پیروز شوند، با مقاومت کسانی مواجه شوند که با سلاحی که در دست دارند، بخواهند فضا را ناامن کنند. البته این به آن معنا نیست که شاهد حملات گسترده در امریکا پس از انتخابات باشیم. زیرا در این کشور ارتش و نیروهای امنیتی کار خود را فارغ از این گرایشها انجام میدهند. اما به هر حال این گروهها نیز در صورت شکست ترامپ براحتی دست از تلاشهای خود برنخواهند داشت. از همین رو اکنون اغلب مردم امریکا نگران هستند که اگر ترامپ دیگر بار انتخاب شود، آینده آنها به کجا خواهد رفت. علت حضور آنها در رأیگیری پیش از موعد هم همین دست نگرانیها بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در روز ولادت پیامبر(ص)
-
ولادت باسعادت رسول اکرم (ص) و ولادت امام جعفر صادق(ع) را تبریک میگوییم
-
میلاد عدالت و اندیشه
-
به نام معیشت به کام سیاست
-
محدودیتهای رفت وآمدی در 25 مرکز استان
-
شلوغی خوفناک «مشیر خلوت»
-
دو سناریو برای آینده بورس
-
خیلی از کشتیگیران میترسند که مثل من مبتلا شوند
-
«مطالبه عمومی» دولت الکترونیک را تکمیل میکند
-
کالاهای اساسی هر چه زودتر از گمرک ترخیص شوند
-
روز نبرد درامریکا
-
داستان مکفارلین چه بود؟
-
ترامپ و تنش های اجتماعی در انتخابات
-
صفحه ویژه ایران قرن

اخبارایران آنلاین